آیین باور -قدر گنج های زنده و موی سپید کرده های عرصه پژوهش موسیقی را بیشتر بدانیم
چندی پیش روابط عمومی انجمن موسیقی استان البرز، اطلاعیه ای صادر کرد مبنی بر تولید آلبومهای برگزیده موسیقی نواحی ایران و در آن متذکر شد به اطلاع کلیّهی نوازندگان و هنرمندان موسیقی نواحی ساکن در استان البرز در ردهی سنی زیر سی سال میرساند، انجمن موسیقی البرز مترصد است در جهت معرفی و حمایت از سرمایههای موسیقی بومی این استان، حفظ و انتقال ویژگیهای آیینی موسیقی نواحی ایران به نسل های آینده و نیز احیاء انواع فرمهای اجرایی موسیقی نواحی ایران اقدام به تولید “آلبومهای موسیقی نواحی ایران” نماید.
این متن اصلا بد نیست و جای بسی خرسندی دارد اما جایگاه اساتید و موی سپید کردگان و باتجربه ها در این داستان کجاست؟
موسیقی نواحی گونهای از موسیقی است که به نغمهها و سازها و نواهای مناطق و نواحی ایران نظر دارد. از زمانی که مطالعات و پژوهشها دربارهٔ موسیقی نواحی انجام شده نامهایی چون موسیقی محلی و فولکلور و اقوام و مقامی هم به اینگونه موسیقایی نسبت داده شدهاند
باید پرسید کدام سی سال برای درک و فهمیدن روح و معنای موسیقی نواحی کفایت می کند مگر از بطن مادر آغاز شده باشد .در این میان پاسخ تلخ و حق یکی از اساتید حوزه موسیقی را دراین باره و خطاب به انجمن موسیقی می خوانید:
بنام خدا
درود بسیار …
شاید پس از سالها انتظار کشنده ، چند موسیقیدان نواحی ساکن درالبرز ،که به حق همه ی عمر خویش را فدای شناخت لایه های پنهان اتنوموزیکولوژی و زیرشاخه های آن کرده اند ، با دیدن خبر ویژه ی انجمن موسیقی استان البرز ، مبنی بر یاری ایشان بسوی انتشار جُنگ و آلبومی که کمی از خستگیِ خسته ی این راه پرخطر و دراز را از تن رنجورشان درآورد ، امیدی زیبا در دلشان به بار نشست … و دریغا که در پایان اطلاعیه با دیدن شرط سنی ویژه ی این برنامه ، یعنی نهایت ۳۰ سال ، به مانند تشنه ای جان سخت و لب خشکیده که آخرین دقایق عمر خویش را در بیابانی سوزان در پیش دارد ، و … با دیدن آخرین سراب رنگین ، با همان زانوان خسته بسویش می دود ، ….و ای شگفت … که از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزوذ ✍️ زنهار از این بیابان ، وین راه بی نهایت ….
بزرگواران و گرامیان که بانی این مهم بوده اید:
نخست ، بسیار سپاس که موسیقی نواحی ، این اسب سرکش و البته بی کس و یتیم را دریافتید.
دوم ، لیک پرسش بنده این است ، در تمامی البرز ، چند تن به گونه ی جدی و نه تقلید و نه اداهای رسانه ای و تصویری از گونه ی آنچنانی ، موسیقی نواحی را دانسته ، اجرا کرده و برایش از جان و دل وخت گذاشته اند ؟
آیا براستی، هرکه درمثل ساز نواحی به دست گرفت را باید نماینده ی موسیقیایی و فرهنگ شفاهی آن قوم دانست ؟
آیا می دانیم ۳سنجه ی : لباس ، زبان و ساز باهم ونه بدون هم نشانگر یک موسیقیدان نواحی است ؟
سوم ، در البرز چند هنرمند گرامی هستند که حتی موسیقی نواحی فلان منطقه را حتی در شیوه و ریخت عادی به درستی اجرا کنند ؟
وچند عزیز کمتر از همان ۳۰ سال هستند که موسیقی مقامی و حساس نواحی را در کارگان یک آلبوم بدون اشتباه بنوازند و بخوانند ؟
چهارم ، که از مهمتر می باشد ، عزیزان برگزار کننده ،در این برنامه ، جای ۳ تن هنرمند موسیقی نواحی البرز استاد علیرضا نادری ،مهبد مکّی و کورش فهیمی ، که هرسه سنی بیش از ۳۰ دارند کجاست ؟
آیا با قانون ویژه ی شرط سنی ، این ۳مهره ی مهم موسیقی شناسی قومی ، دیگر فرصتی برای عرضه ی هنر و دانسته های گرانبار خویش خواهند داشت ؟در برهوت فرهنگی وموسیقایی کشور ، چند چون اینان داریم ؟
و پنجم اینکه ، خواهشمندم در این فرصت خوب ، نرمشی زیبا برای قانون شرط سنی برنامه ی مورد گفت وگو لحاظ شود تا ….. گنج فرهنگ و موسیقی لرستان و لکستان ،استاد علیرضا نادری ، تنها موسیقی پژوه قومی البرز ، تنها نوازنده ی حرفه ای ارغنون (هارمونیوم) در کشور ، شاگرد ارزنده ی استاد هوشنگ جاوید،اتنوموزیکولوگ بزرگ، مهبد مکّی ،جناب کورش فهیمی ، موسیقی پژوه و هنرمند ارزشمند موسیقی گیلان در البرز از انزوای تکان دهنده ی خود بیرون آمده و دست کم یک اجرای دقیق و کامل در همایش یادشده داشته باشند .چراکه بودن این سه گنجینه ی ارزشمند در البرز و خوشبختانه کرج ، مایه ی نازش ما البرزیان و رشک دیگران است.
ملکه غفاری مولان دوستدار هنر- استاد دانشگاه و مدیر بخش پژوهش های آزاد دانشگاه پیام نور البرز
گفتنی است :
تا قبل از سال ۵۰ خورشیدی، موسیقیدانان ایرانی دو واژه عمومی برای این نوع موسیقی را به کار میبردند. موسیقی محلی و موسیقی فولکلور. «فولکلور» از سنتی انگلیسی میآید و تنها واژه باقیمانده از مکتب طبقهبندی دانش در انگلستان است که بعد از رویکرد ترمینولوژی جدید به ریشههای لاتین، هنوز هم به کار گرفته میشود. در فارسی این واژه را «فرهنگ عامه»، «فرهنگ عامیانه» و «فرهنگ توده» ترجمه کردهاند.
نسل اول پژوهندگان فرهنگ ایرانی، ترکیب موسیقی فولکلور را برای شناسایی موسیقی اقوام به کار بردند. در کنار آنها واژه «موسیقی محلی» با قدمتی ناشناخته و البته بسیار متداول برای شناسایی این موسیقی در همه متون فارسی به کار گرفته شده است. اما در اواخر دهه ۴۰، همزمان با قدرت گرفتن گرایشهای فرهنگشناسی اروپایی بهخصوص فرانسویان در ایران، بازشناسی و تعریف دوباره واژههای متداول در موسیقی نیز در دستور کار مراکز دولتی مرتبط با موضوع قرار گرفت.
در اوایل دهه ۵۰ دو واحد در رادیو تلویزیون ملی ایران به نامهای «مرکز حفظ و اشاعه» و «گروه گردآوری و شناخت موسیقی بومی» شکل گرفت. اولی زیر نظر دکتر داریوش صفوت و نورعلی برومند بود و موسیقی دستگاهی ایران را مورد توجه قرار میداد و دومی با پیشنهاد فوزیه مجد، بدل به واحدی برای گردآوری موسیقی اقوام ایرانی شد. در این واحد محمدتقی مسعودیه نیز حضور داشت. با پیشنهاد این جمع، واژههای بومی و محلی در کلیه گزارشها و مکاتبات و متون تولید شده توسط اعضا حذف شد و جای آن را «موسیقی نواحی ایران»گرفت.
,سلام
ازمدیر سایت ایران باور خیلی ممنونم . جناب مهبد مکی کرج زندگی می کنند ؟
سلام ممنونم از حسن نظرتون بله ایشون کرج هستند
درودبرشما
سپاس که باعث شدید مهبدخان مکی و استاد نادری رو به ما معرفی می کنید
درود بر شما انجام وظیفه است در شناسایی چهره های زحمت کش و ارزشمند عرصه هنر مارا یاری کنید
پاینده باشید