یکشنبه، 10 بهمن 1400 - 09:12

هیچ فرهنگی بی شناسنامه ،پایدار نمانده است

آشنایی با جشن های ایرانی :دهم بهمن" سده "

در میان عناصر چهارگانه "آتش و آب و خاک و باد "؛  آتش در میان آریا یی ها ارج و قربی دیرینه دارد.

آیین باور - هیچ فرهنگی بی شناسنامه ،پایدار نمانده است . درخت ریشه دار تمدن ایرانی با فرهنگی از ماورای دیروز تا ورای فردا ، ایران می شود.

نه بالندگی و افراط بیش از عقل، نه رها کردن سنت ها و باور ها تا برهنگی فرهنگی . میانه داری بهترین راه  حفظ آداب و رسوم و باور های هر فردی در چهار چوب مملکت اوست. دانستن نیز، سوای از باور داشتن و عمل کردن برای هر فردی لازم و واجب است .

پس آداب و آیین و باور های ایرانی خود را بیاموزیم و کودکانمان را به آن مجهز کنیم ؛که ورود به دهکده جهانی بی توشه نمی شود. ره توشه ما دانسته  های ماست .

دوستی دیرینه آتش و ایرانیان

در میان عناصر چهارگانه "آتش و آب و خاک و باد "؛  آتش در میان آریا یی ها ارج و قربی دیرینه دارد.

 آتش، در اوستا،  فرزند اهورامزدا و سپندار مذ =(  زمین ) نامیده می شود . پس ایرانیان باستان آن را همواره فروزان داشتند و  نشانه ی اهورایی اش دانستند و شعله اش را نماد فروغ ازلی شمردند و آتشکده های همیشه روشن برای آنان به منزله ی محراب پیروان مزدیسنا بود . آنان بر این باور بودند که هستی با وجود آتش است که  می تواند ادامه یابد .

عقاید باستانی پیرامون آتش

شادی از بخشش های اهورایی و اندوه از پدیده های اهریمنی است . ایرانیان کهن، غم را نمی شناختند و حتا در سوگ کسی نیز به اندوه نمی نشستند و شیون و زاری  را گناهی بس برزگ می شمردند ، از این رو می کوشیدند تا همیشه شاد باشند و در هر فرصتی جشنی سزاوار می آراستند و با گرد هم آیی به شادمانی و سرور می پرداختند .

اگرکمی تامل کنیم و چنین فضایی را متصور شویم بر اهمیت سلامت روان جامعه در میان ایرانی ها پی خواهیم برد . بدیهی است جرم و جنایت نیز کمتر رخ می داده است .

جشن سده جشنی با شکوه و بنیانی

در میان این جشن ها سه جشن  زمستانی است که آتش در آنها نقشی اساسی دارد و آتش افروزی از مراسم بنیانی آنهاست . این سه جشن به  ترتیب عبارتند از جشن یلدا ، جشن چهار شنبه سوری و جشن سده . 

در میان  این سه جشن  آتش افروزی جشن سده از ارزش دیگری برخوردار است  چرا که ریشه ی این جشن پیوندی تنگاتنگ  با پیدایش آتش دارد . 

اسطوره شناسی آتش چه می گوید:

پیدایش آتش  به هوشنگ شاه پیشدادی منسوب  می شود .

در شاهنامه آمده است : روزی هوشنگ شاه به شکار می رود و بر سر راه خود ماری سیاه رنگ و تیره تن می بیند . وی که نخستین بار است  این موجود عجیب را رو یت می کند ، می هراسد و برای کشتن او سنگی به سویش پرتاب می نماید ، مار می گریزد ، اما سنگ به سنگی دیگر می خورد و از برخورد دو سنگ با یکدیگر جرقه ای می جهد و آتش زاده می شود : 

یکی روز شاه جهان سوی کوه                         گذر کرد با چند کس هم گروه 
پدید آمد از دور چیزی دراز                              سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز 
دو چشم از بر ِ سر چو دو چشمه خون               ز دود دهانش جهان تیره گون 
نگه کرد هوشنگ باهوش و  سنگ                    گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ 
به زور کیانی رهانید  دست                              جهانسوز مار از جهانجو ی جست 
بر آمد به سنگ گران ، سنگ خرد                    همان و همین سنگ بشکست گُرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ                       دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ 
نشد مار کشته ، ولیکن ز راز                         ازین طبع سنگ  آتش آمد فراز

هوشنگ به شکرانه ی پیدایش آتش ، به نیایش اهورا مزدا می نشیند و از آن پس آن را جاویدان و فروزان می دارد و فروغ اهورایی اش می نامد و مردم را به پرستش آن فرا می خواند و به جشن و شادمانی می پردازد و نام آن جشن را سده می گذارد . 
در این اسطوره ، دو عامل متضاد روبروی هم قرار می گیرند ؛ اهریمن ، مار که مظهر و هم ریشه ی مرگ و نماد تاریکی و آشفتگی است ، پدید می آورد و اهورا مزدا در برابر آن آتش را  که نماد روشنایی و گرمای هستی است می آفریند

منابع تاریخی سبب  روشن کردن آتش را  چه می دانند:

کتاب های التفهیم و آثار الباقیه  نظر مشترکی دارند:

پس از قتل عام جوانان توسط بیوراسب یا ضحاک و خوردن مغزهای ایشان وزیر دانا و نیک دلش ارمائیل هرشب یکی را رهایی می داد وقتی دستگیر شد شاهد آورد که بسیاری جوان ها را نجات داده ام درپشت کوه اند و هرکسی را خواست تا آتشی بربام خانه اش بیافروزد تا شاهد او باشد و چنین شد نماد زندگی ....( برای آگاهی بیشتر داستان را در شاهنامه پیگیری نمایید)

جشن سده  نیز چون جشن های پیشین سده که یادگار هزاران ساله ی نیاکان ما ایرانیان است با شکوهی بسیار برگزار شده است .

سده یک جشن میهنی ست و به آیین ایرانیان پیوستگی ندارد. هرکس که ایرانیست این جشن را پاس می دارد. چون این جشن نماد ایرانی بودن و تاریخ و تمدن ایرانی ست. سده نماد همدلی ایرانیان است .

تاریخچه برگزاری جشن ملی سده

ایرانیان از دیرباز تا زمان سلجوقیان در شامگاه دهم بهمن ماه با برافروختن آتش و پایکوبی برگرد آن سده را گرامی می داشتند.

 زردشتیان کرمان هنوز هم برگزار می کنند. دربارۀ پیشینۀ این جشن روایتهای گوناگونی نقل شده است. بنا بر روایتی هنگامی که فرزندان مشی و مشیانه به صد رسید جشنی ترتیب دادند و آن را سده نام نهادند (بیرونی، التفهیم، ص257)

در شاهنامه که موضوع جستار حاضر است هوشنگ پیشدادی آن را بنیان نهاد.

به گزارش حمدالله مستوفی(ص81) جمشید آن را بنا نهاد و روایتی درزین الاخبار گردیزی(ص525-536) پیشینۀ این جشن را به چیرگی فریدون بر ضحّاک می رساند.
به گزارش نویری(ص190) سده جشنی بود که ایرانیان پس از بیرون کردن افراسیاب از ایران در زمان زَو، پسر طهماسب برگزار کردند.

بنا به روایت دیگری(بیرونی، آثار الباقیه، ص44؛ این روایت در چاپ زاخائو نیست) جشن سده به اردشیر بابکان یا مادر اردشیر بابکان(قزوینی، ص49) نیز منسوب است. (برای روایتهای گوناگون دربارۀ منشأ جشن سده، نک افشار شیرازی 1324، ص5 به بعد؛ مولایی 1388، ص626-630).

در شاهنامه جز روایت مورد بحث، 16 بار دیگر از جشن سده نام رفته (فردوسی، 5/5، 509، 599؛ 6/ 165،188، 213، 383، 423، 536 213؛ 7/69، 549؛ 8/ 29، 165، 370، 443) که در بیشتر آنها با آتشکده و دو جشن  مهم دیگر یعنی نوروز و مهرگان همراه است و این نشان از آن دارد که این سه جشن در روزگار باستان اهمیّت فراوان داشته و با سنتهای دینی گره خورده بوده است. مثلاً هنگامی که اردشیر بابکان به اردشیر خرّه می­رسد، گفته شده است که:

بكرد اندر آن كشور آتشكده/ بدو تازه شد مهرگان و سده(همو، 6/188)

قباد، پدر خسرو انوشبروان پس از چیرگی بر شهرهای مرزی روم:

نهاد اندر آن مرز آتشکده/ بزرگيِ نوروز و جشن سده

برگزاری جشن سده  در دوران مختلف تاریخ

برگزاری جشن سده را می توان به سه دوره ی تاریخی تقسیم کرد :  

1 – دوره ی پیش از اسلام 2 – دوره ی بعد از اسلام  3 – دوره ی کنونی 

دوره ی پیش از اسلام :
فردوسی جشن سده را به زمان  پادشاهی هوشنگ نسبت می دهد و ابو ریحان بیرونی به فریدون . اما رسمی شدن جشن سده به زمان اردشیر بابکان مقرر می شود ، اما بطور کلی در هیچیک از اسناد تاریخی به چگونگی شیوه ی جشن اشاره ای نشده است . 

جشن سده بعد از اسلام : 
در این دوره مورخانی چون بیرونی ، بیهقی ، گردیزی ، مسکویه و ... و ... از شیوه ی جشن در دوران پادشاهی غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان و آل زیار و تا دوران مغول بسیار نوشته اند ، حتا  داستان مرگ مرد آویج  را  نیز نقل کرده اند (که جشن سده ی باشکوهی ترتیب داد بود  و در پایان جشن به دست مخالفان خود به قتل رسید ) ، اما اخباری که در زمینه ی برگزاری این جشن داده اند ، مانند هر آگاهی دیگر مربوط به دربار پادشاهان و امیران است و از آیین های عامه ی مردم و شیوه ی برگزاری سده در میان آنان گزارشی باز نمانده است . 
اخبار موجود از این دوره نشانگر آن است که جشن سده در آن زمان با شکوه تمام برگزار می شده و حتا شاعرانی چون عنصری ، فرخی ، منوچهری ، عسجدی  در توصیف چگونگی  و چون و چندی آتش آن داد سخن داده و نیز از پرندگان و جانورانی که به آتش می انداختند ، یاد کرده اند .  در اینجا به دو گزارش در این زمینه اشاره می شود  :

آداب و رسوم سده به روایت آثار الباقیه ؛ صفحه ی 351 :

آتش افروزند تا شر آن "جهنم" بر طرف گردد و گیاه خوشبو تبخیر می کنند تا مضرات آن را  برطرف کنند . در خانه ی ملوک رسم شده که آتش بیافروزند و چون شعله ور گردد ، جانوران وحشی را به آتش می اندازند و مرغ ها در شعله ی آن می پرانند و در کناراین  آتش می نشینند و به لهو و لعب مشغول می شوند .

فراموش نکنیم : آیینی  چون سوزاندن کبوتران و پرندگان و جانوران که در حضور شاهان انجام می گرفته ، به هیچ روی بر اساس آیین زردشتی نیست ، چرا که  "آتش "نزد آنان بسیار گرامی است و در همه ی کتاب های آیینی زردشتیان در مورد پاکیزه نگاهداشتن و نیالودن آتش به آنان سفارش بسیار شده و هم در اوستا، بخش گاتها  آمده است :  " ... ای مزدا نفرین تو به کسانی باد که با آموزش خود مردم را از کردار نیک رویگردان می سازند و به کسانی که جانوران را با فریاد شادمانه قربانی  می نمایند ". 

جشن سده در دوران کنونی :
امروزه نیز جشن سده یا سده سوزی به صورت پراکنده در بعضی شهر ها و روستاها ی ایران در دهم بهمن ماه برگزار می شود . در مازندران ، لرستان ، سیستان و بلوچستان ، کشاورزان و روستاییان و چوپان ها نزدیک غروب ِ یکی از روز های زمستان روی پشت بام ، دامنه ی کوه یا کنار کشتزار و چراگاه آتش می افروزند و بنا بر سنتی دیرین پیرامون آن گرد می آیند ، بی آنکه نام جشن سده بر آن نهند . 
اما در کرمان و بیشتر شهرهای آن استان جشن سده یا سده سوزی با شکوه تمام برگزار می شود . در میان چادر نشینان بافت سیرجان سده سوزی چوپانی برگزار می شود . در یکی از روستاهای جیرفت ( آبادی بلوک از دهستان اسماعیلی ) شب دهم بهمن آتش بزرگی به نام آتش سده ، با چهل شاخه از درختان هرس شده  ی باغ به نشانه ی چهل روز ( چله ی بزرگ ) در میدان ده بر می افروزند و از روی آن می پرند و می خوانند :
سده سده ی دهقانی / چهل کنده ی سوزانی / هنوز گویی زمستانی 

موبد اردشیر آذر گشسب در کتاب مراسم مذهبی و آداب زردشتیان می گوید :  

این رسم از دیرباز در کرمان بر جای مانده و تا آنجا که پیران سالخورده از نیاکان خود به یاد دارند ، همه ساله در روز دهم بهمن ماه برگزار می شود " . 

پیش تر ها که سده سوزی در فضای باز انجام می شد ، مردم از بعد از ظهر بلند در اطراف محل افروختن آتش به صورت گروهی فرش می انداختند و تا فرارسیدن ساعت موعود خود را با گفتگو و دیدار یکدیگر و نوشیدن چای و خوردن آجیل سرگرم می کردند ، اما این روز ها فقط چند ساعت پیش از سده سوزی ، در خیابان سده اجتماع می کنند .
روز دهم بهمن ماه چهره ی شهر عوض می شود . مغازه ها زودتر بسته می شود . چند ساعت قبل از افروختن آتش زنان زردشتی در آشپز خانه ی بزرگ باغ " بداق آباد " آش و سیرو  می پزند . گرد همایی خانواده ها در ایوان باغ و خوردن آش و سیرو و آجیل بخشی از مراسم جشن است . فروشندگان دوره گرد در کنار میوه و آشامیدنی در بساط خود ، حتما ً باید آجیل ( تخمه ، پسته ، مغز بادام و فندق) را هم داشته باشند .

فزون بر مردم شهر ، مردم دیگر هم  از حومه و شهر های نزدیک برای شرکت در سده سوزی می آیند . برزگران هنگام شرکت در مراسم حتا اگریک شاخه هیزم هم شده برای خرمن سده می آورند تا با رضای خاطر مشتی از خاکستر سده را  به همراه ببرند و برای شگون و برکت در کشتزار خود بپاشند .  ( در سده سوزی سال  1362 روزنامه ها و دیگر رسانه های گروهی شمار شرکت کنندگان جشن را بیش از ده هزار نفر اعلام نمود ) . 

سده خرمن بزرگی است به قطر 14 متر و به بلندی 5 تا 6 متر که در جلوی در ِ باغ بداق آباد از قبل آماده شده . 
نزدیک غروب دو موبد لاله به دست با لباس سفید ، که پوشاک رسمی روحانیان زردشتی به هنگام اجرای آیین های دینی است – ظاهر می شوند . زمزمه کنان به خرمن سده نزدیک می گردند و از سمت راست سه بار گرد آن می گردند سپس این خرمن هیزم را با شعله ی لاله ها – که روشنی آنها از آتشی است که از آتشکده آورده شده – از چهار سو آتش می زنند . شعله های آتش ، فروزان و سر کش به آسمان کشیده می شود و همراه آن هلهله و شادمانی مردم در فضا می پیچد و همه جا سر شار از شور و هیجان می گردد ..
پس از ساعت ها که شعله ها فرو کش می کند ، مردم بویژه جوان تر ها از روی بوته های آتش می پرند . در قدیم اسب سواران زودتر از مردم خود را به آب و آتش می زدند و هنر نمایی می کردند .
در آخرین ساعت پایانی جشن که آتش به خاکستر می نشیند ، مردم پس از گذراندن یک بعد از ظهر شور انگیز و درخشان به خانه های خود باز می گردند . رسم است که کشاورزان مقداری از خاکستر سده را به نشانه ی پایان گرفتن سرمای زمستان به کشتزارهای خود می برند و می گویند که در این شب ستاره ی گرما به زمین درود می فرستد .

باشد که ما نیز در اندازه های کوچک ؛ حتی با یک پیامک شادباش سده ، آن را زنده نگه داریم و داستان آتش و آیین کهن را برای یک دیگر و فرزندانمان بازگو کنیم . جشن ها و مناسبت های به یاد ماندنی زندگی را در چنین تاریخ هایی برگزار نماییم و پاسداران تاریخ مرزبوم خود باشیم .

 

کدخبر: 566

نویسنده: فریبا کلاهی روزنامه نگار /کارشناس مدیریت جهانگردی