جمعه، 27 اسفند 1400 - 10:03

میر نوروزی و حکومت عاریتی در آیین ایرانیان

نشانی از این رسم را در اثر سروانتس به نام دن کیشوت نیز ملاحظه می‌کنیم. قهرمان داستان را که علی‌الظاهر سفیه و ابله است در شهری لباس شاهان می‌پوشانند که چند روزی حکومت کند و مردمان تفریح نمایند.

آیین باور -آدابی چون خانه‌تکانی، چهارشنبه‌سوری، عیددیدنی، عیدی دادن و گرفتن، سیزده‌به‎‎‌در و بسیاری دیگر، امروز یا به فراموشی سپرده یا کم رنگ شده ویا همانند رسوم کهن برگزار نمی شوند .برخی آداب و آیین یا خیلی محدود شده یا فقط در برخی نقاط کشور برگزار می‌شوند.

نوروزخوانی، پنجه، میرنوروزی و کوسه‌بر‌نشین از آن جمله اند. یکی دیگر از آنها که امروز کمتر به آن پرداخته می‌شود "میر نوروزی" نام دارد.  آئینی که هدف اولیه آن شوخی و خنده بود اما معنایی فراتر از آن پیدا کرد.

میر نوروزی نوعی نمایش کمدی‌گونه ایرانی  است که ریشه در آیین‌های کهن دارد و در اولین چهارشنبه هرسال برای شادی همگان اجرا می‌شد.

میرنوروزی از مراسم وابسته جشن نوروز بود که در ایران مقارن با بهار انجام می‌دادند. به گفته علامه محمد قزوینی،آیین  میر میران  چنین بود:

"میرنوروزی در این ایام حکم می‌داد، جریمه و عزل و نصب می‌کرد و گاهی دستور مصادره هم می‌داد.  پس از چند روز حکومت این میرِنوروزی به پایان می‌رسیدو همه چیز به روال سابق باز می‌گشت فرمانروایان و حکام محلی، برای یک یا چند روز زمام امور شهری را به عهده‌اش می‌سپردند. در مدت امارت موقتی میر نوروزی ظاهراً عنان اختیار را به دست وی سپرده و اوامر او را رعایت کرده و لازم الاجرا می‌دانسته‌اند. پس از انقضای ایام نوروز پادشاهی او نیز به پایان می‌رسید."

از آغاز تا انجام دوره حکومت سپنجی (حکومت عاریتی) حق هر گونه خندیدن یا تبسم از میر نوروزی سلب می‌شد و وظیفه همگان این بود که در صورت مشاهده کمترین خنده یا تبسم از میر وی را از مقام خلع کنند. بزرگان شهر نیز امکانات گوناگون و شمشیر و خنجر و و انواع وسایل مورد نیاز را در اختیار وی و یارانش می‌گذارده‌اند و مردم شهر هم دستورهای میر را که بسیاری از آن‌ها در جهت فراهم ساختن شادی و نشاط و سرگرمی عموم و خنداندن طبقات مردم صادر می‌شده، به طیب خاطر اجرا می‌کرده‌اند.

اعضای حکومت سپنجی میر عبارت بوده‌اند از:

میر یا امیر

کهن وزیر که مشاور میر بوده و از میان پیرمردان بذله‌گو و نکته‌پرداز انتخاب می‌شده‌است.

وزیر دست راست که اوامر عادی و معمولی را برعهده داشته‌است.

وزیر دست چپ که مأمور اجرای دستورهای غیرعادی و مضحک بوده‌است.

میرزا که سمت منشی‌گری داشته‌است.

مرد گوپال زیوین که همواره کوپالی سیمین در دست داشته و فرمان‌های میر را به دیگران ابلاغ می‌کرده‌است.

وشکه‌رن که لباسی از پوست پشمی حیوانات می‌پوشیده و زنگوله‌های متعدد به آن می‌بسته‌است. این شخص با طنزها و شوخی‌های گوناگون موجبات خندهٔ دیگران را فراهم می‌ساخته و جز میر همه را به باد شوخی و مسخره می‌گرفته‌است.

خدمتگزاران و خنجر زنان که لباس دسته اخیر غالباً سرخ‌رنگ بوده‌است.

رامشگران و نوازندگان محلی که در دستگاه امیر به نوازندگی و رامشگری می‌پرداخته‌اند.

این رسم هر ساله به صورت نمایشنامه مضحک و نشاط‌انگیزی برگزار می‌شده‌است.

واضح است که جز تفریح و خنده و بازی هیچ منظور دیگری در بین نبوده‌است و احکامی که میرنوروزی صادر می‌کرده، پس از نوروز به حال اول بازگردانده می‌شده‌است. نظیر این جشن در بابل و در بین ملل دیگر نیز مرسوم بود. نشانی از این رسم را در اثر سروانتس به نام دن کیشوت نیز ملاحظه می‌کنیم. قهرمان داستان را که علی‌الظاهر سفیه و ابله است در شهری لباس شاهان می‌پوشانند که چند روزی حکومت کند و مردمان تفریح نمایند. همچنین از شواهد چنین بر می‌آید که انتخاب میر نوروزی نه تنها در نقاط ایرانیان در سرآغاز سال نو مرسوم بوده بلکه پا به پای گسترش آئین نوروزی در قلمرو اسلام که به وسیله ایرانیان انجام می‌گرفته، برگزیدن میر نوروزی در برخی از کشورها از جمله مصر نیز رواج عام یافته بوده‌است

به گفته ابوریحان بیرونی، جشنی مشابه در فارس برگزار می‌شده که به آن کوسه‌برنشین می‌گفتند. در این مراسم هم مردی زشت‌منظر سوار بر خری در سطح شهر می‌چرخیده و از مردم خراج می‌گرفته است. حاکم شهر معمولا افرادی از قشون را برای همراهی او می‌فرستاد. این مرد که به آن مرد کوسه می‌گفتند، خود را باد می‌زده و ترانه‌هایی می‌خوانده مبنی بر اینکه فصل سرما به پایان رسیده و هوای گرم او را می‌آزارد. مردم هم روی او برف و یخ می‌ریختند. این کار نویدی بر پایان زمستان و شروع فصل گرما بوده است. مرد کوسه سراغ کسبه و مردم می‌رفته و از آنها سکه می‌گرفت. اگر کسی از پرداخت امتناع می‌کرد، به قشون همراهش دستور غارت می‌داد. در نهایت هر چه از صبح تا ظهر جمع شده بود سهم حاکم و هر چه در بعد از ظهر جمع می‌شد سهم مرد کوسه و سپاهیان همراهمش بود.

همچنان نشانه‌هایی از میرِنوروزی را در حاجی فیروز با زبان تند و تیز و لحن طنزآلودش می‌بینیم. اگرچه روز به روز  به سمت تکدی گری و هجو سوق داده می شود که امیدواریم روزی شاهد باشیم، ستادی برای برگزاری جشنهای آیینی با پذیرش مسئولیت از سوی میراث فرهنگی و گردشگری تشکیل می شود که آیین کهن را به درستی در زمان درست خود برپا و برای مردم بازگو می کند

کدخبر: 698

نویسنده: فریبا کلاهی روزنامه نگار /کارشناس مدیریت جهانگردی