سه‌شنبه، 03 مرداد 1402 - 21:55

آشایی با تاریخچه تکیه و حسینیه در ایران

«تکایا نه فقط محل برگذاری مراسم مذهبی به شمار می‌آمد، بلکه مشکلات صنفی و اقتصادی هم در آنجا مطرح می‌گردیده است»

آیین باور- هرسال محرم که از راه می رسد نام تکیه و حسینیه برسرزبان می افتد و بعد کم کم فراموش می شود تا مناسبت بعدی . زیرا ما انسانهای ماشینی مناسبت زده شده ایم و فراموش کرده‌ایم در فرهنگ غنی ایرانی چیزهایی هست که تمام فصول زندگی اورا در برمی‌گیرد و تاریخی در پس سردارد.به راستی آیا تکیه در تاریخ ایران چه نقشی داشته است؟

در تعریف : تِکْیه، یا تَکْیه، ساختمانی با معماری و فضاسازی ویژه برای برگذاری آیین‌های نمایشی شبیه‌خوانی و مراسم عزاداری است و نیز جایی خاص برای اجرای مناسک اهل تصوف و درویشان. 


تکیه واژه‌ای برگرفته از فعل «توکّأ» (دراجی، 22-23) یا «دکأ» و «اتکأ» عربی است ( الموسوعة...، 1/564) و به معنای تکیه کردن بر چیزی و نیز جایی که در آن درویشان خانه می‌کنند (دراجی، 23). کاربرد واژۀ تکیه به معنای زاویه نخستین بار گویا در متون عثمانی آمده، و از سدۀ 10ق/16م به این سو مفهوم و معنای آن توسعه یافته و خانۀ عبادت و جای برگذاری آیین‌های صوفیانه و جای اقامت درویشان شده است.

تکیه با کاربری تازه: با پیدایی پدیدۀ نمایشی شبیه‌خوانی و توسعه و رشد آن در ایران، به‌ویژه در شهرهای بزرگ، تکیه‌کاربری خانقاهی و آرامگاهی خود را از دست می‌دهد و حضور دیگری با کاربری تازه مانند حسینیه می‌یابد و فضایی برای نمایش شبیه‌خوانی و مراسم عزاداری می‌شود. در اینکه از چه زمانی این گونه مراسم مذهبی در فضای تکیه برگذار می‌شده است، اطلاع دقیق و سند معتبری در دست نیست. ) بعدها، ظاهراً از دورۀ قاجار، در تکیه‌های قزوین مراسم عزاداری در ایام عاشورا بر پا می‌کرده‌اند (گلریز، 581). در قم هر تکیه مرشدی داشت که با اسباب 17 سلسله، سردمی را در آن می‌آراست و قرآن و رحلی بر بالای آن قرار می‌داد و مدخل آن را با قفلی که دو زنجیر را به هم می‌پیوست، می‌بست و مراسم سخنوری ترتیب می‌داد (برای تفصیل آذین‌بندی سردم تکیه و نام اسباب هفده‌گانه و چگونگی آیین سخنوری، نک‌ : عباسی، 59-63). 

بنا بر نتایج آماری طرح تهیۀ شناسنامۀ مساجد و اماکن مذهبی کشور در 1375ش، 807‘1 تکیۀ ثابت و 752‘8 حسینیه در کشور وجود داشته است (ص نه). در این میان مازندران با 135‘1 تکیه در مقام نخست، و کرمان با 184 تکیه، خراسان با 148تکیه و تهران با 58 تکیه به ترتیب در مراتب بعد قرار می‌گرفتند. استان‌هایی مانند هرمزگان، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، چهار محال بختیاری، و سیستان و بلوچستان هیچ یک تکیۀ ثابت نداشته‌اند .

استان خراسان با 158‘1 باب حسینیه مقام نخست، و مازندران با 037‘1، تهران با 976، خوزستان با 904 و فارس با 869 حسینیه پس از خراسان در مراتب بعدی قرار می‌گیرند

تکیه، رکنی از بافت شهرهای سنتی: تکیه، یا حسینیه، یکی از عناصر شکل‌دهندۀ محله‌های شهرهای سنتی ایران به شمار می‌رفته است.

معماری تکیه: در گذشته ساختمان خانقاه‌ها و تکیه‌های اهل تصوف را به گونه‌ای می‌ساختند که صوفیان و درویشان بتوانند مراسم «سماع و رقصهای صوفیانۀ» خود را در آنها اجرا کنند. از این رو، در این خانقاه‌ها و تکیه‌ها فضایی در میانۀ ساختمان بنا می‌کردند و «کرسی و تخته‌بند» قطب یامرشد را برای مجلس گفتن در آن می‌گذاشتند (ذکاء، 283). از زمانی که مردم به فکر افتادند که تکیه‌هایی مخصوص اجرای شبیه‌خوانی بسازند، بنا بر همانندی کاربری این تکیه‌ها با خانقاه و تکیۀ درویشان و نیز به سبب ارتباط تاریخی آن با کاروان‌سرا، فضای داخل ساختمان تکیۀ تعزیه‌خوانی را کم‌و‌بیش مانند معماری تکیۀ درویشان و کاروان‌سرا بنا می‌کردند. 

شکل معماری فضای تکیه‌های ثابت تعزیه‌خوانی به‌طور‌کلی چنین بوده است: ساختمانی بی‌سقف یا سقف‌دار؛ سکویی در میان فضای داخلی با دو ردیف پلکان در دو سو یا به جای آن شیبی ملایم برای عبور اسب؛ گذرگاهی در دورادور سکو برای اسب‌تازی و جنگ و نبرد؛ جایگاهی در پیرامون گذرگاه برای نشستن زنان و کودکان تماشاگر؛ غرفه‌ها یا طاق‌نماهایی معمولاً در یک یا دو اشکوب (گاهی 3 اشکوب، در تکیۀ دولت) در گرداگرد فضای درون ساختمان برای نشستن تماشاگران مرد؛ طاق‌نمایی ویژه برای نشان دادن برخی صحنه‌های برجسته و مهم در مجالس تعزیه و یک غرفه هم‌سطح کف تکیه برای رختکنِ تعزیه‌خوانان. 

هر تکیه معمولاً چند مدخل داشت. مدخلهایی برای آمد‌ و ‌رفت تماشاگران و دو مدخل با راهروهایی برای رفت و آمد به کاروان‌سرا یا جایی که شتران و اسبان تعزیه‌خوانی را نگه می‌داشتند و نیز حرکت قافله و دستۀ سوارکاران. تکیه‌های بی‌سقف را به هنگام تعزیه‌خوانی با چادر می‌پوشاندند (بیضایی، 131). تکیۀ معاون‌الملک (نک‌ : دنبالۀ مقاله) دو مدخل شرقی و غربی برای رفت‌و‌آمد داشت (خلج، 44). 

هر یک از طاق‌نماهای تکیه معمولاً در اختیار یکی از بزرگان محله بود که هزینۀ بستن و آماده کردن آن را از جیب خود می‌پرداخت. در تکیه‌های بزرگ، یکی از طاق‌نماها را سَردَم می‌بستند. یعنی با اسباب درویشی: پوستْ تخت، کشکول، بوق، منتشا، تسبیح و وصله‌ها و نشانهای دیگر می‌آراستند و یک نفر در آن می‌نشست و اشعار مذهبی و 7 بند محتشم را می‌خواند (مستوفی، 1/301). در تکایای قم هر طاق‌نما را به صورت خاصی می‌آراستند: طاق‌نمایی را با چراغهای الوان و آینه و شمعدان، طاق‌نمایی را با سلاحهای جنگی قدیم، و طاق‌نمایی را هم با اسباب زینتی شتر اسرای کربلا مانند افسار، منگوله، زنگ و مانند آنها. چند‌طاق‌نما را هم به ترتیب به حضرت‌علی‌اکبر (ع)، حضرت ابوالفضل (ع)، حجلۀ‌ حضرت قاسم، بارگاه یزید، سردم و دیر، محل نشستن سردمدار اختصاص می‌دادند (عباسی، 70). 

تکیه و حسینیه: متمایز کردن کاربری دو فضای عمدۀ مذهبی تکیه و حسینیه از یکدیگر بسیار دشوار و تقریباً ناممکن است. به هر روی تکیه و حسینیه هم به لحاظ پیشینۀ تاریخی و هم به لحاظ کارکردها در برخی دوره‌های تاریخی و در برخی از جامعه‌ها، با هم کم‌و‌بیش متفاوت بوده‌اند



کدخبر: 1266