پنج‌شنبه، 29 آبان 1403 - 12:56

نیم نگاهی به شعار سال

جهش تولید با مشارکت مردم یا بی مردم؟

عمل گرایی یعنی اگر ته یک دره گیر افتاده ایم تا ابد برای زنده ماندن ،”نیت مقاومت”نکنیم!

یادداشت آیین باور –فریبا کلاهی

 هر سالی را نامی گذارند، که سرلوحه امور باشد و نقشه راهی که مدیران اجرایی گیج نزنند و بدانند که به کدامین سوی گام بردارند. اگرچه این نامگذاری هیچ تضمینی نمی دهد که سال برپاشنه آن هدف بچرخد مانند اینکه اسامی بسیاری از زندانیان و خلافکاران نیکوست حتی نام انبیا و بزرگان دین است اما مانع خطاکاری ایشان نشده است. سالها نام سال اقتصاد چنین و چنان بود اما روز به روز وضعیت مردم و معیشت آنها بدتر شد. مقاومت پشت مقاومت نام گذاشتند اما فقط مردم بودند که در برابر مردن ایستادگی کردند در برابر از دست ندادن شرافت و آبرو امید.

اقتصاد در لغت یعنی رعایت اعتدال در دخل و خرج ،یعنی میانه روی در هزینه ها، میان کاری . و مقاومت یعنی ایستادگی و برابری ، پافشاری، ایستادگی، استقامت،پایداری ….اما در برابر چه چیز؟ امسال شعار «جهش تولید با مشارکت مردم» است اما آیا در دستگاه عریض و طویل دولت انگیزه و برنامه و تخصص و هوش کافی برای این عبارت سنگین وجود دارد؟ یکشبه و یکساله که نمی شود تولید را جهش داد. سالهاست فخر اختراعاتمان را به جهان می فروشیم و مخترعان را از کشور می رانیم. نظر مردم و نیازهای اساسی آنها را برای وارد کردن نیازهایشان نمی جویید . برای کار آفرینی و تولید و رشد اقتصاد دستتان در دستشان نیست.  چه کسی ناظر است که چهل و اندی سال زیرساخت چه طور رشد کرده است و تا کجا کج خواهند رفت که خرید خانه و اشتغال و ازدواج و فرزندآوری چنین به هم گره خورده است. 

و مقاومت اقتصادی روح تمامی این شعار هاست .یعنی این میانه روی در هزینه چنان قوی است که تا رسیدن به آنچه هدف ماست،یا جبران کمبود ها روی پا بمانیم .البته منظور از ما همان مردم است زیرا مسئولین آیه شریفه کلکمْ راعٍ وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ را یا نخواندهاند یا فراموش کرده اند.

شعار جهش تولید با مشارکت مردم قطعا به این معنا نیست که مسئولین مملکتی بنشینند تا مردم به میدان آیند و سرمایه های شخصی خود را وسط سفره دولت بگذارند. یعنی در تمام این مدت که در حال مقاومتیم! باید در حال تلاش برای اصلاح وضعیت ناخوب فعلی به وضعیت مطلوب باشیم و قرار نیست تا ابد مقاومت کنیم.

یعنی اگر ته یک دره گیر افتاده ایم تا ابد برای زنده ماندن ،”نیت مقاومت”نکنیم! بلکه برای بالا رفتن و زنده ماندن و رسیدن به جایگاه اصلی،تلاش کنیم و براساس توان از دست و پا و فکرمان استفاده کنیم. نمی توانم به اطراف و جامعه ام بنگرم و بگویم  تلاش برای جهش تولید در حال رخ دادن است در حالیکه واردات هر آنچه مبتذل علی رغم وجود مشابه داخلی در حال رخ دادن است. در حالیکه از هر سوی به هر طریق که بنگری، در برابر رشد اقتصادی و میانه روی در هزینه ها “مقاومت “ می شود.نسل نو در حال پیشروی به سوی تغییر نام و لحن و تیپ ظاهری هستند که از دورترین کشورهای شرقی تا بعید ترین ممالک غربی الگو گرفته یعنی در نهایت مردم در هیچ چیز حتی علاقمندی به خرید تولیدات داخلی بازی داده نشدند. مدیریت اقتصادی یک علم است و پایداری و مقاومت یک مهارت، که هردو را باید آموخت . بازی با کلمه ها و شعار سازی در جامعه ای که مفاهیم را به زعم خود تعبیر می کند و هر وقت که بخواهد آن را فراموش کرده یا به کار می بندد، خروجی نخواهد داشت.

این رشد و استقلال زمانی رخ می دهد، که اساسا برای آن تصمیم، اراده و انگیزه ای وجود داشته باشد. یعنی به سطحی از رشد و بالندگی فکری برسیم که که بفهمیم داشته هایمان ،نقاط مثبت و لکه های قوت و مهارتت ،منابعمان کجاست و در برابر نیازهایمان چه سطحی از اشغال را دربر می گیرد.

سپس با درایتِ مدیریت اقتصادی، به پرکردن خلا هایت بپردازی. انقدر مقاومت کنی که برنامه های جایگزینی و ساخت و تهاتر و … نداشته هایت، به بار نشسته و به سطح مطلوبِ دوام در منطقه برسد و عقربه توازن، سطح جامعه ات را در میان هم سطوحان فرهنگی و تمدن و اثرگذاری، متوازن بخواند.

در سطح شهر ها مدیرن ارشد شهری و فرمانداری ها نفش به سزایی در این کنترل هزینه خواهند داشت. اگر درقالب برنامه مطالعه شده اجرا شود، می تواند در حد معقولی به توسعه شهری و اقتصاد بومی بیانجامد.

متاسفانه عدم وجود برنامه های مدون بومی شده ،عدم وجود لیست هزینه های ضروری و اولویت بندی به دور از فامیل بازی و رانت اطلاعاتی ، عدم ارائه و تولید آمار درست از هر حرکت اقتصادی یا وابسته به اقتصاد،گزارش های دروغین و فاکتور سازی ها، در تمام سطوح مدیریتی جامعه را دچار نقصان کرده است .

عدم وجود منابع اطلاعاتی برای بانکی همیشه در دسترس، از اسامی بنگاه های اقتصادی مهارتی ،افراد توانمند و خوشفکر و لیستی از نیازهای ضروری به ترتیب اولویت و بودجه بندی مناسب؛ همواره صندوق های ادارات و شهر ها را خالی از بودجه کرده است در شرایطی که بیشترین ولخرجی ها توسط کارمندان پایین دستی رخ می دهد، بعضا بالا دستی هانیز  به ریخت و پاش های طبقه خود مشغولند.

به عنوان مثال یک بازدید ساده اداری را درنظر بگیرید: تعداد بیشماری از آدم ها و ماشینهای اداری غیر متخصص و غیر ضروری و شخصی، همزمان به حرکت درمی آیند . علاوه بر ایجاد موانع ترافیکی و صرف بنزین وآلودگی هوا ، تاثیرات نا مطلوب منفی را در اذهان عموم شهروندانی باقی می گذارد که ناظر بر طول کاروان دولتی هستند.

هرگز در بازدید های شرکت های خصوصی، فردی اضافه یا خودروی غیر ضروری، نخواهید دید. زیرا هر ریال سرمایه،برنامه مشخص، و سود و زیان محاسبه شده ای دارد . در حالکه در تیم های دولت کاملا برعکس آن صدق می کند.

 تا زمانی که بدنه دولت و حکومت هزینه های زائد را کنار نگذاشته و الگوی برتر اقتصاد  را طرح نکند، اصلا نمی داند دانش بنیان چیست و چگونه از وجود دانشمندانش استفاده کندو نمی تواند توقع اجرایی شدن شعارهای اقتصادی را داشته باشد.همچنین باید اراده مقاومت در مقابل کمبود های اقتصادی وجود داشته باشد. در غیر این صورت تا ابد در گِل اقتصاد مانده ایم و نوبت هرگز به توسعه فرهنگ و هنرمان نمی رسد.

بیایید نگاهی بیاندازیم به شرح وظیفه فرمانداران:

فرمانداران در قلمرو ماموریت خویش به عنوان نماینده عالی دولت ، مسئول اجرای سیاست های عمومی کشور در ارتباط با وزارتخانه ها و موسسات و شرکت های دولتی و سایر دستگاه هائی هستند،که به نحوی از بودجه عمومی دولت استفاده می کنند، نهادهای انقلاب اسلامی ، نیروهای انتظامی ، شوراهای اسلامی شهر و شهرداری ها و موسسات عمومی غیر دولتی از آن جمله اند.

با یک نگاه ساده می توان دریافت عملکرد فرمانداران در این مورد ویژه تا چه حد می تواند تعیین کننده باشد. فرماندار در مقابل هیات دولت پاسخگوست.پس اگر شعار حاکم بر جامعه تولید و کار آفرینی و دانش بنیانی فرماندار بایددر نظارت اجرایی شدن آن سنگ تمام بگذارد.

فریبا کلاهی /روزنامه نگار

 

 

کدخبر: 760

نویسنده: فریبا کلاهی روزنامه نگار /کارشناس مدیریت جهانگردی

تعداد بازدید: 20481