دوشنبه، 09 خرداد 1401 - 11:54

اندر خم کوچه هویت کرج، گم گشته ایم

این شهر یتیم است و مزرعه کشت و تولید رئیس مسئول برای دیگر بلاد این کشور غریب

یادداشت فریبا کلاهی/ خبرنگار کارشناس مدیریت جهانگردی

هویت و شناسنامه هر شهر و دیارچیزی نیست جز مجموعه ای از داشته ها و نداشته های آن . تاریخ، کشاورزی، هنر، صنعت و مدنیت که در لفافی از فرهنگ و مذهب و اقلیم آن منطقه پوشش یافته رشد می کند یا بر زمین می خورد .

بدیهی است وقتی هویت فرهنگی، مذهبی، سنتی و آیینی رنگ ببازد و اصالت خود را از دست بدهد، "شهر هرتی" پدید خواهد آمد چنان درخت خشکیده، از درون خواهد پوسید و امید پیشرفت و نشاط و توسعه در آن توهمی بیش نیست.

موضوع فرهنگ و هنر بومی، خود دنیایی از باید ها و شاید هاست و مسایل و مشکلات خاص خود را داشته و درعین حال، زیر مجموعه های بسیاری دارد که بررسی آن دیدگاه کارشناسان مجرب را می طلبد .آئین، حقوق، آداب و رسوم ، منشاء خوبی هایی هستند که انسان از جامعه خویش کسب کرده است.

و اما در استان البرز و شهری چون کرج، نیرویی بسیار قوی ، دانا و مدبر نیاز است تا درعین یک دست سازی و وحدت ساکنان اقلیم ، از پس حفظ هویت هر قوم نیز برآید . متاسفانه ، فامیل سالاری و قوم گرایی، ملوک طوایفی، از آفت های رایج سازمان های کشوری است که استان البرز نیز از آن بی بهره نمانده است!

راهکار های مغفول مانده کدام است ؟

 برگزاری جشنواره های آیینی ، نمایشگاه های تخصصی( به معنای اصیل آن ) صنایع دستی ، اجرای نمایش های سنتی آیینی ، جشنواره موسیقی قومی، معرفی چهره های شاخص اقوام ساکن در استان، راهکار های وحدت سازی است که علی رغم بضاعت بالا، تا کنون مورد توجه مسئولین قرار نگرفته است. هرگز شاهد جشنواره های دوستی و یا مراسم تلفیقی این اقوام با یکدیگر نبوده ایم .چرا؟ پاسخ روشن است چون لزومی برای وحدت ، یک دست سازی و قوام فرهنگی دیده نشده است و این یکی از دهها آفت گران سنگی است که به بحران هویت و بی نظمی و ازهم گسیختگی البرز دامن زده است.ترکیب عجیب و متنوع قومیت های ساکن کرج به گونه ای است، که می تواند یکی دیگر از ابزارهای رشد فرهنگی و گردشگری استان را فراهم آورد .پارک ایران کوچک در کرج ساخته می شود با هزینه یکصد میلیاردی در حالیکه حتی یک نماد ، تندیس،تصویر از استان البرز در آن یافت نمی شود!

بوی ناخوشایند تفرقه برای منافع شخصی به مشام می رسد

بناهای قدیمی و پلها ، خانه های قدیمی و حمام ها ، کوچه باغها و روستاهای تاریخی تخریب شده یا در حال تخریب و مورد هجمه ساخت و ساز های بی رحمانه سود جویان از یک سو، عدم حمایت، تخصیص بودجه مرمت و معرفی از سوی متولیان امر ، از سوی دیگر، اراده ای پنهان برای نابودی این هویت را فریاد می زند. شاید منافعی در از هم گسیختگی این جمع دیده شده است .

تعمیرات غیر اصولی و غیر کارشناسانه و کاربری های غیر اصولی معدود آثار پیش چشم نیز، آنقدر نا امید کننده است که جایی برای گفتگو باقی نمی گذارد . نابودی کامل بقعه تاریخی متبرکه احمد و محمود منتعلق به عصر صفویه در ماهدشت به نام نو سازی یکی از این شاهکار هابود که پل خاتون یا پل صفوی هم به ان پیوست.

کم کاری شهرداری و دعوای همیشگی میراث فرهنگی پایان ندارد

تابلوهای  شهری، شما را به سوی تاریخ این شهر هدایت نمی کنند ،هیچ تابلوی راهنمایی تاریخچه محله و باغ و بنایی را که در آن ایستاده ای بازگو نمی کند . کسی نمی داند رودخانه کرج، پل کرج ، حمام مصباح ، محله حصار و چنار کهن و کوچه اصفهانی ها که نابود شد و کبوتر خانه و ...از چه گذر تاریخی عبور کرده اند تا به اینجا رسیده اند و چند ساله اند یا بودند که با خاک یکسان شدند؟ اصلا کجا واقع شدند و چه قصه هایی در دل پیرزنان و پیر مردان این کوی برزن ها دفن شد تا کرج تبدیل به شهری بد قواره و آهنین شود و باغ یادگار فاتح را "تنیس " بخوانند. چهار نام تکراری را بر تمام کوچه خیابانهای تمامی مناطق شهرداری استان بگذارند و فلکه ها و میدانگاه های محلات را با زیرگذر و روگذر های من در آوردی پرکنند که بگوید ما هستیم. خوشبختانه مردم این شهر هرگز مسببین را به نیکی یاد نخواهند کرد.

وجود دوازده قلعه باستانی دراین استان به ما می گوید:تاریخ پرهیجان و قابل تاملی براین بوم و بر گذشته است .

سالهاست که از اداره کل میراث فرهنگی استان و شهرداری کرج،می شنویم :

" : قرداد طرح مطالعات شناسایی محلات قدیمی با مشاورین بسته شده و تا پایان سال جاری (؟!) محلات تاریخی کرج، با نصب تابلو هایی معرفی و شناسنامه دار خواهند شد امروز هنوز اندر خم یک کوچه ایم. و ده ها امضای بی اعتبار برپای ده ها و صدها تفاهم نامه و عکس یادگاری بی هیچ ضمانت اجرایی.

در آخرین رویداد شهری که علی رغم استقبال کمی شهروندان کرجی جشن ندیده به حاشیه کشیده شد ، رویداد گلابگیری در پارک ایران کوچک بود که به واسطه عدم کاردانی و تخصص شهرداری در امر گردشگری وتک روی سیما منظر و عدم به کار گیری مشورت کارشناسان گردشگری میراث فرهنگی تبدیل به محل تجمع بی هدف شهروندانی شد که در فضای سبزسرگردان و از فاصله دورتنها به موسیقی شنیداری گروه های برگزار کننده بسنده کردند، خودروها در خیابان ترافیک ایجاد کرده بدون پارکینگ مزاحمتی چند روزه برای یکی از حلوت ترین و ساکت ترین محلات شهر بوجود آوردند. این یعنی 

این شهر یتیم است و مزرعه کشت و تولید رئیس مسئول برای دیگر بلاد این کشور غریب..یعنی دستگاه های اداری رقیبند نه رفیق

کدخبر: 805

نویسنده: فریبا کلاهی روزنامه نگار /کارشناس مدیریت جهانگردی