چهارشنبه، 26 آبان 1400 - 10:36

مروری بر مقاصد گردشگری البرز، استان زیبای ناشناخته (6)

گردشگری روستایی :”لورا”/جاده چالوس ،پیش از فراموشی…

جاده کرج –  چالوس ،پیش از فراموشی / تاریخ و داستان هایی که هرگز نشنیده اید. تا اواخر دوره قاجار، جاده ای بین کرج – چالوس وجود نداشته و تنها یک مسیر خاکی و مالرو، راه دسترسی به روستاهای این منطقه را تشکیل می‌داد

مطلبی که می خوانید حاصل تحقیق و گفتگوی چند ماه من با روستائیان جاده چالوس است مردمی ریشه دار که سفرهای تفریحی من و شما زندگی روزمره آنان را به سختی انداخته است .

آیین باور – اگر تاریخچه زیبا ترین جاده ایران و یکی از زیباترین جاده های گردشگری جهان را نمی دانید هیچ نمی دانید .خواندن این گزارش را به همه علاقمندان استان البرز و جاده کرج – چالوس پیشنهاد می کنم .

جاده ۵۹ نام اصلی جاده  کرج – چالوس است جاده ای که برای  اغلب ایرانیان آلبوم جوانی و خاطرات خوب است.

نظرمن این است که از وقتی این جاده در دهه های اخیر رونق گرفت و شناخته تر شد و مسافران آخر هفته اش پرشمار گردید! از دست رفت و فراموش شد . می دانید چرا ؟

 

این جاده زیبا پیش از آنکه مانند قالی دست باف گران قیمتی که دست افراد ناشی و غیر کارشناس !!( برخی مسافران این مسیر) بیفتد،اینطور آسیب ندیده و از تک و تا نیفتاده بود، تاریخی عظیم داشت و راه یافتن به قلاع و سرحداتش بسیار دشوار بود.

 

به همین سبب تاریخ و اتفاقات و داستان های شگفت و شنیدنی بسیاری را در دل خود پنهان کرده که پس از جهانی شدن و احداث جاده ای که به سبب رونق و تسهیل تردد و نیت خیر ساخته شد، اتفاق وارونه ای رخ داد و نه تنها این مناطق و فرهنگ غنی و بسیار دلنشینش شناخته نشد ،که …. بهتر است باهم از زاویه ای دیگر بخوانیم:

 

می دانیم که:

تا اواخر دوره قاجار، جاده ای بین کرج – چالوس وجود نداشته و تنها یک مسیر خاکی و مالرو، راه دسترسی به روستاهای این منطقه را تشکیل می‌داده اما به گونه‌ای نبود که ارتباط دهنده شمال و جنوب کشور باشد. این جاده در سال ۱۳۱۲ مورد بهره برداری قرار گرفت.این جاده با طول ا۵۸ کیلومتر ۳ ساعت و سه دقیقه با چالوس فاصله دارد .

 

این ۳ ساعت را برخی با شتاب و برخی با لذت و آرامش می رانند . موزیک گوش می دهند و میوه می خورند ،پیاده می شوند عکس می گیرند،زباله می ریزند، و برخی هم در تونل کندوانش  فریاد ی از سر شوق جوانی می کشند و جانداران را رم می دهند!

تونلی که اگر نیک بنگری و خوب بشنوی صدای کلنگ های همت کارگرانش  بیشتر از اتوبان همت به گوش می رسد.

به نقل از گفته‌های شفاهی قدیمی تر ها ، برای کندن این تونل در دل کوه ،آنهم بدون تجهیزات و سختی و دشواری  بسیار ، کارگران را با یک سکه پنج ریالی که در آن زمان ارزش بسیاری داشت تشویق می‌کردند و به ازای هر کلنگ پولی داده می‌شده‌است.

یادتان بیاورید که با آن پول در سالها ۱۳۱۲ چه ها که نمی شد خرید و چه ذوقها دردلهای ساده و کم خواه این مردم شریف ایجاد می شد.

این مسیر  به واسطه زیبایی ،غنای برکت و آب و هوای خوش ،فراوانی شکار و هیزم و امنیت در دل صخره ها ،روستاهای بسیاری را پرورانده و داستانهای شیرین بسیاری دارد که مسافران میلیونی این خط هرگز نه نام روستاهایش را می شنوند و نه هرگز داستانهای مردمانش به گوششان خواهد خورد.من راوی می شوم تا شما این دیار زیبا را بیشتر شناخته و مردمش را ،اقلیم و طبیعتش را بیشتر پاس بدارید.

 

آشنایی با منطقه لورا (lowra) ،۱۸ روستا با تاریخی کهن و شنیدنی

لورا (lowra) به لحاظ جغرافیایی در البرز مرکزی واقع شده و دربردارنده آبادی های  دو سوی بخش بالایی کرانه های رود کرج است.  منطقه تاریخی لورا هم اینک در تقسیمات کشوری شامل قسمتی از دهستان نسا و بخش آسارا می شود،به رغم دیدگاه دکترمنوچهر ستوده مبنی بر قدمت ۵۰۰۰ ساله لورا و عدم وجود سندی دال بر وجه تسمیه آن،  روایت های شفاهی حکایت از آن دارد که این واژه برگرفته از دو واژه لو ( LOW) به معنای لبه و کناره و راه می باشد.

در ارتباط با راه به دو نکته می توان اشاره کرد یکی عبور جاده ناصری از این منطقه می باشد که در گذشته کاروانسراهایی بزرگ در طول مسیر جهت استقبال از چارواداران و مسافران احداث شده بود که امروزه اثری از آن وجود ندارد.

این منطقه پر طمطراق تاریخی که حتما از خواندن خاطراتش شگفت زده خواهید شد، خود شامل روستاهای گشنادر، کلارود،  کسیل،  میدانک ، گرماب، سرخدر، حسنکدر،  نسا، ملک فالیز،  کوشکک ، آسیاب درگاه، کهنه ده،  آزادبر،وله،  امام چشمه،  گچسر، وارنگرود، و ولایترود می شود.

اگر بخواهید حدود آن را متصور شوید باید بگویم که از دوآب شهرستانک تا قله دیزین،  کلون بستک،  دیوچال ، سیک نو،  خرس چال،  قِزقون چال ، خرسنگ، گِتِه پَل، ( gate pal) والدر، ( vaaldar) گون تپه ،دوآب بلده، تا گردنه لشکرک، بگیر و بیا تا گردنه سرخاب تا گردنه آسمان وَرَک و گردنه کندوان،  چوب کش، سیاه لت، خرگردن،  گردنه عسلک،  وهمن نو (VAHMEN NOW) هفت خان، گردنه تکیه،  سیف چال و بعدش هم  گردنه خاک پاچون،  قله کرچان،  قله هزاربند و گردنه دهسنگ  همه و همه در این بخش قرار دارند.

از خوندن اسامی اش هم نفس آدم بند می آید . شک ندارم که حتی نام این مناطق را نشنیده بودید . با اینکه بار ها و بارها به چالوس سفر کردید و دود ماشینهایتان سرو صدای بوق ها و فریاد شادیتان را به گوش ساکنان این محل ها رسانده اید!

اما تاریخ چه می گوید و اسناد کدام است ؟

 

کلنل لوات، کنسول دولت انگلیس در سفر سنه ۱۲۹۸ هجری از تهران به استراباد در خصوص حمل زغال از مناطق شمالی به تهران ،از تردد روزانه ۲۰۰ راس قاطر و الاغ و طی طریق مسافتی قریب به ۲۰ فرسنگ راه از کجور و دوتا، ذکر کرده و  نوشته است که :

” اگر آب رودخانه گچسر آب شرب نبود ، ممکن بود که از جنگل زغال به تهران از روی آب راه داشته باشد و زغال را از روی آب حمل کنند. “

و البته به سبب عبور رودخانه کرج از این منطقه، همواره به عنوان محل سکونت و زیستگاه مطرح بوده است.

کشف اسکلتهای شگفت انگیز سه زن

 

یکی از کهن ترین شواهدی که از منطقه لورا یافت شده است، اسکلت متعلق به سه زن می باشد که دیرینه شناسان قدمت تقریبی آن را به ۵۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح نسبت می دهند.

این اسکلت ها به همراه پاره ای از لوازم چون دستبند و خلخال در سال ۱۳۲۵ ش. توسط استاد برجسته شادروان دکتر ستوده ،هنگام احداث مدرسه ای در روستای وله کشف شد. برای آن دسته از علاقمندان باستان شناسی عرض کنم که این اسکلت ها به موزه ایران باستان تحویل داده شده و می توانید برای دیدار سری هم به ایران باستان بزنید.

رویداد های تاریخی

 

کهن ترین رویداد مکتوبی که به منطقه لورا اشاره کرده و خود سند است ، کتاب جامع التواریخ رشیدالدین فضل اله همدانی مورخ نامدار قرن هشتم است که می نویسد:“و یکشنبه سیزدهم ربیع الاخر سنه خمس و اربعین و خمس مایه (۵۴۵ه. ق.) کیا بزرگ بر صوب #لیرا روان شد ” .

سالی که رشیدالدین فضل اله در کتاب خویش ذکر نموده است مربوط به قرن ششم  قمری است  و محققین کتاب خاطرنشان کرده اند که بنظر می رسد لیرا همان #لورای کنونی باشدکه حرف “‘  واو به ی تبدیل شده است.

کتاب تاریخ طبرستان و کتاب تاریخ خاندان مرعشی مازندران نوشته میرتیمور مرعشی که (۳۶۳ سال قبل) تالیف شده است،نیز در مورد منطقه ای به نام لو را مطالبی را باذکر موقعیت جغرافیایی نوشته اند.

ساکنان قدیمی لورا این منطقه را #لورارخنه (LOWRA ROKHONE)می نامیدند و این همان  نکته ای است که در اسناد نام برده و تاریخ طبرستان و جامع التواریخ قابل اتکا است.

کتابچه  شهرستانک به سال ۱۲۹۴ شمسی که در کتابخانه ملک نگهداری می شود اطلاعات جالبی در باره روستاهای منطقه داده است:

محال لورا، کسیل ۸۰ خانوار است، حمام و مسجدی دارد. در نزدیکی این قریه قلعه ایست مشهور بقلاگردن،  سلسال نامی که در اینجاها حاکم بود و حکم داشته است،  قراولخانه او بوده است.

میدانک ۷ خانوار جمعیت دارد،  حمام و مسجدی دارد.گرماب :۷ خانوار سکنه دارد، مسجدی دارد. سرخدر :۷خانوار است.  حسنک در :۴۰ خانوار است، حمام و مسجدی هم دارد ، امامزاده ای دارد مسمی به امامزاده حسن (ع). ملک والیز :۲۵ خانوار است،  حمام و مسجدی هم دارد.

نسا :۵۰ خانوار سکنه دارد،  حمام و مسجدی هم دارد.#سرنسا ۴ خانوار است.وله :۱۲ خانوار است، حمام و مسجدی هم دارد بی زاج و گوگرد و نفط(نفت). …..الی آخر که نوعی سرشماری نفوس و مسکن به حساب می آید .

قلعه لورا و پاسبانی البرز

برخی از متن های تاریخی از قلعه لورا نام برده اند که نقشی مهم در پاسبانی از البرز داشته است.  سید ظهیرالدین مرعشی در فصل سیزدهم از باب چهارم :

“چون جهان ازبرودت فصل شتا سر از گریبان  بیرون آورد و نیر اعظم (خورشید) به اول نقطه اعتدال ربیعی رسید در محرم ۸۳۲ قمری (۶۰۰ سال قبل )لشکر کوه و گیلان را مهیا ساخته همراه سپهسالار نامدار محمدبن نوپاشا به صوب پشتکوه رستمدار روانه ساختند.

“ظهیرالدین مرعشی در جای دیگری می گوید : ”

“ملک بهمن فرزندی داشت ملک هوشنگ نام و با پدر و مادر خود به طریق عقوق زندگانی می کرد (طرد شده بود) و آن هوشنگ در غایت بدکرداری و عناد با آنان بود و اگر می یافت به قتلش تقصیری ندارد و در قلعه لورا

که از قلاع حصین آن دیار است که در زمان ملاحده آن را احداث فرموده بر آن قله کوه از دست مسلمانان ملتجی بودند،  متحصن بود و مطلقا اطاعت کس نمی کرد”

این قلعه در ارتفاع ۲۲۴۰ متری از سطح دریا قرار دارد و در ارتفاع ۹۰۰ متری از سطح رودخانه قرار گرفته است.  موقعیت این قلعه چنان است که بر سر یکی از راه های ارتباطی اصلی شرق به غرب و شمال به جنوب قرار داشته است.  (آمل،  چالوس،  شهرستانک، امامزاده داود و تهران).

بنای قلعه لورا در مکانی استراتژیک،  صعب العبور و احداث برج‌های دیده بانی در اطراف قلعه و دیواره از جنس سنگ و اهک و در بر خی موارد ساروج،  و احداث دو آب اخبار در قلعه و وجود تنبوشه هایی که در فصول خاصی،آب را به قلعه هدایت می کرده ،  حکایت از موقعیت دفاعی این قلعه در دوره های تاریخی دارد.

قلعه دارای سه برج و باروی عظیم و سه برج  فرعی بوده که هر یک از این سازه ها بلحاظ نگهبانی و دیده بانی نفشی ویزه داشته است.

آب ساکنین قلعه متناسب با شرایط دفاعی،  زمان استقرار در قلعه متغیر بوده است. آب قلعه از دو راه تامین می شد : ۱_ از طریق تنبوشه هایی (لوله های سفالی)که آب چشمه را از راه دره به سمت آب انبار قلعه هدایت می نمود. ۲_ جمع آوری و ذخیره سازی آب برف و باران  در آب انبار

یکی از اسناد تاریخی مربوط به دره لورا،  فرمانی است که بر اساس آن بخش وسیعی از این منطقه توسط ملک اسکندر معین الدین استندار فرزند جلال الدوله کیومرث ،  وقف امامزاده شیخ مجدالدین اسماعیل کیا علاملی گردید. ملک اسکندر از فرمانروایان محلی سلسله پادوسبانیان بود که از سال ۴۵ تا ۱۰۰۶ حکومت می کرد.

درباره قلعه دختر پست جداگانه ای منتشر خواهد شد.

کدخبر: 425

خبرنگار: فریبا کلاهی

نویسنده: فریبا کلاهی

منبع: پایگاه خبری آیین باور