مراقب رد پای خود در طبیعت باشیم...
نحسی سیزده؛ خرافه ای قجری بیش نیست
آیا می دانید خرافه نحسی سیزده بدر از دوران قاجار وارد افکار عمومی شد؟ از آیین باستانی خود چه می دانیم؟
آیین باور- کمتر کسی می داند که در دل تاریخ این سرزمین همه چیز به دیده مثبت نگریسته شده و این اعتقاد به نحست "سیزده به در" از دوران قاجار وارد فرهنگ_ایران شد چون خرافی بودند گروهی بر این گمان هستند که روز سیزده هرماه در جدول سی روز ایران باستان، مربوط است به فرشته تیر یا تیشتر که ستاره “باران” است و ارتباط با آب و باران دارد، و بسیار روز خجسته و مبارکی است.
روز سیزده در اعتقادات مردم ایران باستان به هیچ وضح نحس نبوده است. در جدول مربوط به سعد و نحس روزها نیز روز سیزدهم مبارک آمده است. مردم باستان در مورد این روز معتقد بودند که جمشید شاه (بنیانگذار نوروز) روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم، خیمه و خرگاه برپا میکرد و بار عام میداد. چندین سال متوالی این کار را انجام داد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و مراسم درآمد.
«... جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز (سیزده بدر)را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند ...»
اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده بدر در فروردین یا صفر داده اند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که جشن سیزده بدر بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی جشن سیزده بدر وجود دارد.
همانطور که پیش از این گفته آمد، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراخ تر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.
همچنین آیین مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.
افسانه ی آفرینش در ایران باستان و موضوع نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی «کیومرث» دارای اهمیت زیادی است، در «اوستا» چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است.
گفته های «حمزه ی اصفهانی» در کتاب «سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های 23 تا 29 و گفته های «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحه های 110 و 111 و «بیرونی» در کتاب «آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که :
«مَشیه» و «مَشیانه» که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود ! آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی «موُرد»، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز به خوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت روز سیزده بدر انجام می دادند، امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت می کنند و علف گره می زنند.این رسم (علف گره زدن در روز سیزده بدر)از زمان «کیانیان» تقریبا فراموش شد و در زمان «هخامنشیان» دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است.
در کتاب «مُجمل التواریخ» چنین آمده است :«... اول مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را «گل شاه» نامیدند، زیرا که پادشاهی او الا بر گل نبود، پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مُردند، جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند.»
بنا بر نقلی عمر جهان هستی در اساطیر ایران، دوازده هزار سال است که از عدد برجهای دوازدهگانه گرفته شده است و با ظهور سوشیانت، آخرین نیروی اهریمنی، نابود میشود و با به پایان آمدن این دوازده هزار سال جهان مادی نیز خاتمه مییابد و آدمیان به جایگاه ابدی خویش یعنی عالم مینوی باز میگردند؛ بنابراین با سپری شدن دوازده روز از لحظه تحویل سال که نماد زندگی دوازده هزار ساله انسانها و عمر جهان هستی است، انسانها روز سیزدهم را به صحرا میروند و با شادی و سرور، تمثیل پایان یافتن عمر جهان مادی و بازگشت ارواح به عالم مینوی را در ذهن خود مرور میکنند.
عدهای میگویند: سیزدهم فروردین مصادف با نخستین سال رصد زرتشت بود که با سیزدهم ماه قمری منطبق شده بود. با قرار گرفتن خورشید و ماه در مقابل یکدیگر باور نحس بودن این روز در اذهان مردم شکل گرفت و مردم برای برطرف کردن بدشگونی و نامبارکی این روزبه صحرا رفتند و به شادی پرداختند.
قولی دیگر آن است که سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی مصادف است با کشته شدن هزاران ایرانی بهوسیله توطئه یهودیان در دربار خشایارشا که در این روز «استر» همسر یهودی خشایارشا به همراه «مردخای» رهبر یهودیان ایران و عموی استر با فریب این پادشاه هخامنشی او را وادار به کشتن «هامان» وزیر بزرگ دربار به همراه ده پسر و تمام خانوادهاش کرده است.
گفته میشود این کشتار در روزهای 13 و 14 ماه آدار اولین ماه سال جدید انجام میشود و روز دوم کشتار به اصرار استر به خشایارشاه برای از بین بردن دشمنان قوم یهود ادامه پیدا میکند. براساس متون تاریخی، نحسی روز 13 فروردین در میان ایرانیان و بیرون رفتن مردم از خانهها ریشه در کشتار تاریخی ایرانیان داشته است.
پس از این قتل عام ایرانیان، یهودیان جشن و پایکوبی بر پا کرده و به شکرانه غلبه بر ایرانیان و ریختن خون دشمنان قوم یهود، آن را عید اعلام کرده و روزه میگیرند. مردخای از آن زمان به پیامبر این قوم و استر دخترک فاسد یهودی که با تکیه بر این حربه به دربار شاه راه یافته بود نیز به شخصیتی مقدس که مورد لطف خداوند است تبدیل میشوند.
عکاس: نقاشی سیزده بدر زمان قدیم اثر استاد فتح الله قوللار آغاسی
نویسنده: فریبا کلاهی
کدخبر: 1150
نویسنده: فریبا کلاهی خبرنگار کارشناس مدیریت جهانگردی