به بهانه زادروزجهان پهلوان ایران:
تختی بودن، یک سبک زندگیست
باید موقعیتش پیش بیاید، آدمها را ورزشکار هارا باهم مقایسه کنی تا دوزاریت بیفتد پهلوانی دقیقا چیست. یک واژه نیست. یک سبک زندگیست.
یادداشت آیین باور - من هم مانند بسیاری مردم امروز، اگر سعادت یارم نبود و فرصت کارکردن در هیات پهلوانی و زوخانه ای نصیبم نمی شد از تختی و ورزش پهلوانی همین قدر می فهمیدم که او 5 شهریور ۱۳۰۹ در تهران به دنیا آمد ،۱۷ دی ۱۳۴۶ نیز در تهران چشم بر جهان بست و یکسری خاطرات از مرام و معرفت . که جهان برایش هیچ بود و پوریای ولی زمان خودش بود. کم چیزی نیست اما بس نیست. بعضی چیزها را باید دید و فهمید باید موقعیتش پیش بیاید، آدمها را، ورزشکارها را باهم مقایسهکنی تا دوزاریت بیفتد پهلوانی دقیقا چیست. یک واژه نیست. یک سبک زندگیست که کارگر اخراجی و مستاجر متاهلی که دزدی نمی کند و هنوز دست بخشش دارد و آن کسی که سهم خود را از جیب هم وطنش بیرون نمی کشد و دیوارها برایش حریم خصوصی دیگرانند واقعا چه مجاهدتی می کند که انسان بماند.
تختی پهلوانی بود تکرار نشدنی و همین شد که جهانپهلوان شد . فقط مدال ورزشی نمی گرفت. با اجتماع وسیاست هم کار داشت. حال مردم براش مهم بود. زلزله که می شد، اتفاقی می افتاد، انگار خودش خانه خراب شده .در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن به همراه امامعلی حبیبی نخستین مدالهای طلای تاریخ ورزش ایران در بازیهای المپیک را کسب کرد.با یک مدال طلا و دو نقره المپیک، دو طلا و دو نقره قهرمانی جهان و یک طلای بازیهای آسیایی در فهرست برترینهای قرن فیلا در جایگاه سیزدهم قرار گرفت ولی برای ایرانی ها نفر اول است . مرد بود. مثل علی دایی .
غلامرضا تختی در محله خانیآباد در جنوب تهران متولد شد. «رجب خان» (پدر تختی) متولد ۱۲۷۴ محله دروازه غار تهران و مادرش از خانواده سنتی تهران بود.کتابهای زیادی در وصفش تألیف شده، فیلمی سینمایی در موردش ساخته شده، حتی تندیسی ازش ساخته شده . به افتخارش هم هر سال به بهترین کشتیگیران ایران «جایزه غلامرضا تختی» اهدا میشود. اما اینها هم چیزی نیست که بخواهد به دهه هشتاد نودی و نسل زد بیاموزد تختی بودن چه سبک زندگیست؟تقلب نکردن برای رسیدن به محبوبیت و مردمی شدن و سلبریتی موندن بدونه تاریخ انقضا چیه؟
حاج قُلی، پدربزرگ غلامرضا تختی، در محله خانیآباد، از اربابان خانی آباد و یخچال دار شناخته شده تهران بود. در دکانش بر روی تخت بلندی مینشست و به همین سبب در میان اهالی خانیآباد به «حاج قلی تختی» شهرت یافته بود. همین نام بعدها به نام خانوادگی آنها تبدیل شد. ارباب رجب، پدر غلامرضا تختی، یخچال دار ورشکسته بود که زود درگذشت و او را با تنگدستی یتیم گذاشت (زمینهای یخچال ارباب رجب دقیقاً از راهآهن میگذرد که حکومت رضاشاه برای احداث راهآهن زمینهای ارباب رجب را خریداری میکند ) او دو برادر و دو خواهر داشت که بزرگتر بودند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکیم نظامی تهران گذراند. پس از گذراندن اول متوسطه در دبیرستان منوچهری تهران ترک تحصیل کرد. تختی کارمیکرد، ورزش زورخانهای و کشتی را زیر دست پهلوان سید علی حقشناس پهلوان اول ایران و پایتخت یادگرفت.
در ۳۰ بهمن ۱۳۴۵ با شهلا توکلی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج پسری به نام بابک بود که در ۱۱ شهریور ۱۳۴۶ به دنیا آمد یکی از جاهایی که تختی همیشه میرفت، گلفروشی رز نزدیک چهارراه تختجمشید (طالقانی کنونی) بود. این گلفروشی هنوز هم هست. تهرانگردی می کنی اونخا هم برو. تاریخ مردم شهرت رو بلد باش. تختی گلهای باغچه خانهاش را میچید و دسته میکرد و میبرد گلفروشی رز . مردم دور و برش را میگرفتند و با او گرم حرف زدن میشدند.
تختی هم میخواست مهربانی آنها را جبران کند. همین بود که از دهتا دسته گل، یک دسته هم به گلفروشی نمیرسید. خرج خانواده اش دربیاد. تختی با ماشین بنز سفیدی که داشت میرفت گلفروشی. میگویند بچه مدرسهایها میآمدند تکیه میزدند به ماشین و کنار او عکس یادگاری میگرفتند. گلفروش حرص و جوش میخورد و از تختی میخواست که خودش را از بچهها و مردم پنهان کند. تختی گوش نمیکرد و میگفت: «مردم برای دیدن من آمدهاند؛ چرا باید خودم را پنهان کنم؟ تو خم بچه های کار را دوست داشته باش اگه با ماشینت عکس گرفتن دعواشون نکن.
از مرگ تختی نمی خواهم چیزی بگویم امروز وقتش نیست . وقت یادآوری اینه که چه جوری زندگی کنیم. خیرمان به دیگران هم برسد.
کدخبر: 1313