روز سوم از ماه سوم پاییز مبارک
آذرگان جشن روشنی و نور است
در باور ایرانیان،آتش اولین و آب پس از آن مهمترین عناصر حیاتند.
آیین باور - در آیین ایرانیان پیش از اسلام و آنها که هنوز به آیین زرتشت مانده اند، آتش نماد پاکی و راستی اهورایی است؛ رو به آسمان میسوزد و به هر آنچه در اطرافش است نور و روشنایی میبخشد.
جشن آذرگان ( به انگلیسی Azargan celebration) در تقارن آذر روز از ماه آذر برگزار میشود که ماه و روز یکی است. روز نهم آذر تقویم باستان که با سوم آذرعصر حاضر یکی است، به آتشکدهها رفته و پس از نیایش به درگاه اهورامزدا و جشن و شادی، اخگری از آتش مقدس را به نشانه تبرک با خود به خانه میآوردند و تا پایان فصل سرما از آن مراقبت میکردند تا خاموش نشود.
از مستندات تاریخی می توان به کتاب «آثار الباقیه» ابوریحان بیرونی اشاره کرد:
روز نهم آذر عيدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن میگويند و در اين روز به افروختن آتش نيازمند هستند و اين روز جشن آتش است و به نام فرشتهای که به همه آتشها موکل است ناميده شده، زرتشت امر کرده در اين روز آتشکدهها را زيارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمايند.
از کهنترین ادوار تاریخ نیز، "پرستش سو" یا قبله ایرانیان باستان به سوی نور و روشنایی بود. بنابراین انجام مراسم دینی، خواندن نماز و عبادت پروردگار در داخل معابد به سوی آتش فروزان و در خارج از آتشکدهها، سوی خورشید، ماه یا هر روشنایی دیگر انجام میگرفت. شائبه آتشپرستی ایرانیان از همین جهت اتفاق افتاد، بهرغم اینکه آنان آتش را نشانی از روشنی اهورامزدا و قدرت حیات او به حساب میآوردند. به همین دلیل است که زرتشتیان سرودهای ستایش آتش و خورشید در اوستای متاخر را نیز در شمار نمازهای معمول و مهم میدانند.
پس « سوی پرستش » اهورا مزداست و آتش پرستاران در آتشکده از آن پرستاری(نگهداری) می کنند.
آذرگان چیست؟
از جشنهای ویژه آتش در فرهنگ ایران است
گل ویژه جشن آذرگان
در هر جشن ایرانی گیاهی به عنوان نماد استفاده می شود. درکتاب پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان میآید، از میان گلها «آذریون» گل ویژه آذر معرفی شده و آمده است:
«… این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:… آذریون آذر را …»
چنانکه امیر معزی، صائب و واعظ قزوینی در اشعار خود آن را گلی با رنگ سرخ آتشین تصویر کردهاند و گفتهاند که گرچه سرخ است اما گل سرخ نیست و خوشبو هم نیست. اما در برخی دیگر از منابع آن را گلی زرد دانستهاند. پس چنانکه پیداست در زمانهای گوناگون نام «آذرگون» را بر گلهای مشابه نهادهاند. در همین مورد در لغتنامه دهخدا زیر واژههای آذریون و آذرگون آمده است:
«گلی باشد زرد که در میان زغب و پرزی با ریشههای سیاه دارد و خوشبوی نیست و ایرانیان دیدار آن را نیک دارند و در خانه بپراکنند. چنانکه در آذرگون گفته شد آذریون معرب آذرگون است و اقوال فرهنگ نویسان مانند شعرا در معنی آن نهایت مختلف و مضطرب است، و آن را خیری و نوعی بابونه و سطردیقون و اقحوان و زبیده و کخله و گاوچشم و همیشه بهار و نوعی از شقایق و گل آفتابپرست و امثال آن گفتهاند.
زادویه گفته : این روز را آذرجشن گویند و برای آتشهایی که در خانه مردم است عید است و این عید در قدیم آغاز زمستان بود و در این عید آتشهای بزرگ در خانهها میافروختند و خداوند را بیش از پیش ستایش و نیایش میکردند و با شادمانی برای خوردن غذا گرد هم میآمدند و آتش را که میگفتند سرما و خشکی زمستان را میبرد، بر میافروختند و باور داشتند گرمای آتش چیزهایی را که برای نباتات زیان آور است از بین میبرد.
آنان که جشن های باستانی و فرهنگ ملی خود را زنده نگهداشته اند، آتشکدهها را به یمن این روز، آذین میبندند و به روال اکثر جشنهای ایرانی، سفرهای از خوردنی و نوشیدنیهای مختلف فراهم میآوردند.
از دیگر آداب و رسوم جشن آذرگان نیایش مخصوص آذر روز است که پنجمین نیایش از پنج نیایش خرده اوستا به شمار میآید. این نیایش چنانچه پیشتر ذکر شد، «آتش نیایش» نام دارد و در ستایش آذر اهورایی در آذر جشن خوانده میشود:
ستایش پاک تو را باشد ای آتش پاک گهر، ای بزرگترین بخشوده اهورامزدا، ای فروزندهای که در خوری ستایش را، میستایم تو را که در خانه من افروختهای، سزاواری ستایش و نیایش را... برابر تو میایستم برای نیایش با همه آیینهای دین؛ به دستی بَرسَم و به دستی دیگر چوب خوشبوی خشک که زبانهاش روشن و سوزشش بپراکند بوی خوش را، و تو ای سزاوار ستایش بهرهمند شوی از درخشندگی آن به هنگام سوختن و بوی خوش آن.
تو ای ایزدی که نزدیکترینی به اهورا، کامها و خواستهای ما را برآورده ساز. آرزوهایمان را که از زبان برمیآید با زبانه آسمانسایت همبستر ساز تا کامیار شویم. آرامش و آسودگی را پیشکش ما ساز، آسودگی در زندگی، فراخی در روزی، پاکی و استواری در دین، گفتاری رسا و آوایی خوش، و از پس آن دانش، دانشی که به سوی زندگی خوش و بهتری راهبرمان گردد.
ای ایزد بزرگ، ما را همواره دریاب. ببخشای به ما آنچه را که کامیاری دهد، آنچه را که رستگاری دهد و بهروزی و بهزیستی آورد. بهرهمند کن ما را از بهترین زمینها که در آن خانههای پر آسایش برپا سازیم، و دریاب روان ما را که آرامش داشته باشد و راه پاک پارسایی را بسپریم.
روانشاد موبد دكتر جهانگير اشيدري در اين باره آوردهاست: «ماه آذر كه به معني آتش است نيز مانند ساير ماههاي باستاني داراي ويژگي بودهاست و برابري نام و روز ماه را به نام آذرگان جشن گرفتهاند. برابر روايات در اين روز مردم به نيايشگاه رفته و پس از سپاس به درگاه پروردگار در كارهاي جهان با هم مشورت ميكردهاند.
در يسنا نيز بارها به آذر و آتش و اهميت آن اشاره شدهاست كه چند نمونه از آن به اين شرح است:
«اي آذر تويي خوشي بخش جهان مزدا آفريده، ما خواستاريم به وسيله تو با انديشه پاك، گفتار راست و كردار و آيين نيك، مزدا اهورا را پرستش كنيم و به او نزديك شويم (يسنا – هات٣٦ بند ٣)
در بخشهاي گوناگون اوستا، از آتش به عنوان يك پديده اهورايي ياد شده و داور ميان نيكوكاران و دروغكاران است.
يسناي شصت و دوم يكي از نمونهها به شمار ميرود كه در خرده اوستا نيز نقش دارد. يسناي ٦٢ متني بسيار قديمياوستايي ست كه درباره آتش است. در خرده اوستا همراه با دو بند از سرودهاي گاتها به عنوان «آتش نيايش»انتخاب شده است و در همه آيينهاي شادي مانند سدرهپوشي، گواهگيري، جشنها و همانند آن، توسط موبد سراييده ميشود. آتش نيايش در حقيقت سرود شادي و شادماني است و از دير زمان پس از افروختن آتش، خوانده ميشده است
پس از چيره شدن تازيان بر ايران و چندين سده پس از آن، هنوز در سراسر ايران آتشكدهها روشن بود، يا آن گونه كه نويسندگان پيش نوشتهاند برخي از آنها خاموش و برخي ديگر مسجد شدند.
آتش در دين هاي ديگر نيز مقدس بوده است. به طوري كه ميدانيم حضرت موسي در كوه «طور» شعلهي آتش را از دور مشاهده كرد و از ميان آتش نداي الهي را شنيد و به مقام پيامبري رسيد.
در قرآن نيز ضمن بيان قدرت خدا و شرح نعمتهاي او، به اهميت آتش اشاره ميكند؛ بدين مضمون كه : « خداوند متعال چنان خدايي است كه قرار داده است براي شما از درخت سبز آتش را كه شما از آن حرارت و روشنايي به دست ميآوريد و گرم ميشويد.»
در ايران باستان، آتش داراي اهميت و تقدس بوده و احترام و ارزش در خور خويش را داشته است، در اوستا از آتش به عنوان يك پديده اهورايي ياد شده و داور ميان نيكوكاران و دروغكاران است.
نيا را هميبود آيين و كيش
پرستيدن ايزدي بود بيش
بدان گه بدي آتش خوبرنگ
چو مر تازيان راست محراب سنگ
کدخبر: 1418
تعداد بازدید: 10426