چهارشنبه، 21 آبان 1404 - 18:44

کرج شناسی

مهرشهر، بانویی در آینه

وصف مهرشهر؛ بانویی شانه به دست را می ماند که مقابل آیینه نشسته، بعد از آنکه نامش را تغییر داد

 آیین باور _از حسین‌آباد تا مهرشهر.

مهرشهر، زیبا، آرام، مدرن و شیک؛ نام کهن آن حسین‌آباد یا حسین‌آباد افشار بود. در برهه‌ای نیز «مهردشت» خوانده می‌شد. در این منطقه، بیشترین تراکم جای‌نام‌های دارای پسوند آباد در سراسر کشور به چشم می‌خورد: حسین‌آباد، احدآباد، اسدآباد، اکبرآباد، رجب‌آباد، شعبان‌آباد، ملک‌آباد، اخترآباد و اخگرآباد — همه در غرب مهرشهر، از ضلع غربی بلوار ارم تا کمال‌آباد و مهدی‌آباد واقع‌اند. حدود تقریبی چهارگانه‌ی مهرشهر چنین است:

شمال: بزرگراه تهران–کرج–قزوین جنوب: ماهدشت و محمدشهر شرق: گلستانک، چمن و محمدشهر غرب: جاده‌ی قزلحصار، ملک‌آباد، اخترآباد و سهرابیه.

ایل افشار دست‌کم در دو نوبت به کرج و البرز مهاجرت کرد: افشارهای حسین‌آباد پس از شکست نادرشاه به این ناحیه کوچیدند، و افشارهای ساوجبلاغ و چهارباغ همزمان با تأسیس حکومت قاجار به این محدوده آمدند.

زمین‌های حاصل‌خیز بخش شمالی مهرشهر عمدتاً زیر کشت گندم بود و «گندم سرخ حسین‌آباد» شهرت داشت. بخش‌های جنوبی بیشتر آبگیر بودند که بعدها به‌تدریج خشک یا خشکاندند.

مهر و مهریه

در حسین‌آباد، قلعه‌ای با چهار برج یا شاید چهار قلعه‌ی جداگانه وجود داشت با نام‌های: نعیم‌قلعه، گل‌حسین‌قلعه، سپید‌قلعه و مهر‌قلعه. از اوایل دهه‌ی چهل، شمس پهلوی در این ناحیه کاخی ساخت و مؤسسه‌ی کشاورزی و باغی بنیان گذاشت (باغ سیب، گندم، ذرت و مارچوبه).

بخش عمده‌ای از زمین‌های حسین‌آباد – بیش از صد هکتار – پیش‌تر توسط محمود جم، از رجال برجسته‌ی اواخر قاجار و از نزدیکان رضاشاه، از یکی از سران افشار خریداری و به عنوان مهریه‌ی شمس پهلوی در قباله‌ی ازدواجش با فریدون جم ثبت شد.

از همین‌رو، این محدوده مدتی به «مهریه‌دشت» شهرت یافت. شمس پهلوی از دوره‌ی نوجوانی به آیین مهرپرستی (میترائیسم) گرایش داشت و از این‌رو، نام خود را «شمس» – معادل فارسی مهر – برگزید. او کاخ خود را «مهرشهر» نامید و نام همسر دومش، عزت‌الله مین‌باشیان، را به مهرداد پهلبد تغییر داد.

گفته‌اند معماری کاخ – شبیه سفره‌ماهی پنهان در صدف حلزون – تداعی‌کننده‌ی خورشید است، و دریاچه‌ی شمال و شرق آن را نیز مهرابه (پرستشگاه مهر) نامیده‌اند.

آیین مهر؛ ریشه‌ای در آفتاب

  درباره‌ی آیین مهر، که از کهن‌ترین آیین‌های ایرانی پیش از زرتشت است، دیدگاه‌های فراوانی وجود دارد. بسیاری آن را تأثیرگذار بر دو دین بزرگ مسیحیت و اسلام می‌دانند. برای نمونه، یکشنبه‌ی مقدس مسیحیان (Sunday) در اصل روز مهر یا روز خورشید است. بخش بزرگی از اوستا، مهر یَشت نام دارد و

یکی از القاب حضرت مسیح نیز پیامبر مهر است. آیین مهر در اروپا نیز تا قرن‌ها پیروانی داشت. در ایتالیا، به‌ویژه در شهر رم، بیش از یک‌صد پرستشگاه میترائیسم با نام میترائوم شناسایی شده است. در میان صابئین ایران و عراق – که با مهرپرستان نزدیکی فرهنگی دارند – نام‌های دخترانه‌ای چون میرانوش و هرانوش (دختر آفتاب، دختر خورشید) بسیار رایج است.

ایزدیان شمال عراق و غرب سوریه نیز باورهایی مشابه دارند و خورشید را اصل آفرینش می‌دانند:  من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه مهرِ روی تو مرا دید و مرا بالا برد در ارمنستان نیز برخی پرستشگاه‌های میترائی را مهرسرا، مهربان، یا مهرآذین می‌خوانند. واژه‌ی «مهر» در ریشه‌ی باستانی خود (میترَه / Mithra) از زبان‌های ایرانی میانه آمده و در متون سومری و آکدی نیز واژگانی هم‌ریشه با آن به چشم می‌خورد.

از مهر تا آتش جای‌نام‌هایی با ریشه‌ی «مهر» در سراسر ایران فراوان‌اند: مهران، مهرچین، مهرآذین، مهریز و... همچنین جلوه‌های دیگر خورشید و آتش در نام‌هایی چون: خور، خوران، خورمیز، خورشیدکلا، خورانک، سوهانک، سولقان، تش، آتشگاه، آدران و آذربایگان دیده می‌شود. همه‌ی این نام‌ها بازتابی از احترام دیرین ایرانیان به روشنایی و گرماست: 

آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد، نیست باد

  وصف مهرشهر؛

بانویی شانه به دست را می ماند که مقابل آیینه نشسته، بعد از آنکه نامش را تغییر داد اینک در فکر آرایش بیشتر و تا حدودی تغییر چهره است، هر وقت از این خود بینی گاه آزار دهنده خسته می شود از بلوار ارم قدم زنان به سوی باغ سیب می آید، چشمش که به گنبد امامزاده طاهر می افتد، یاد به خاک خفتگان آن، از جمله خانم دلکش افتاده، زیر لب زمزمه می کند؛ شور و حال کودکی برنگشت ای دریغا...

مهراب رجبی ۱۴۰۴/۸/۲۰

کدخبر: 3302

تعداد بازدید: 1658