وقتی سرانجام پاسخ داد، در مصاحبه با یک روزنامه بریتانیایی با سردی گفت بابت افتخاری که نصیبم شد، سپاسگزارم. انگار این جملات را یک مشاور روابط عمومی به زور در دهانش گذاشته باشد. او در مراسم اهدای جایزه شرکت نکرد یا به عبارت بهتر، سه ماه دیر به آنجا رفت. تنها برداشت ممکن این بود که او هیچ اهمیتی برای باارزشترین جایزه جهان قائل نیست.
به سوال اولم برگردیم که وارن بافِت آن را این گونه مطرح میکند: “ترجیح میدهید بزرگترین عاشق دنیا باشید در حالی که همه فکر کنند در دنیا بدترین هستید، یا ترجیح میدهید بدترین عاشق دنیا باشید، در حالی که همه فکر کنند بهترین هستید؟
با طرح این سوال، بافت به طور خلاصه یکی از حیاتیترین ایدهها برای رسیدن به زندگی خوب را شرح داد؛ تفاوت بین کارنامه درونی و بیرونی.
کدامیک برای شما اهمیت بیشتری دارد: اینکه چگونه خودتان را ارزیابی میکنید یا دنیای بیرونی چگونه شما را ارزیابی میکند؟
دلایل تکاملی قابل درکی وجود دارد که چرا این همه تحت تاثیر نظرات دیگران هستیم، اما باز دلیل نمی شود امروز هم این تحت تاثیر قرار گرفتنها منطقی به نظر برسد. کاملاً برعکس، عقیدهی دیگران بسیار کم اهمیتتر از چیزی است که شما فکر می کنید.
اگر تعریفهای دیگران شما را به آسمانها ببرد یا انتقادهایشان لگدمالتان کند، تاثیر واقعیشان روی زندگیتان به طور قابل ملاحظهای کمتر از احساس افتخار یا شرمندگی درونی است که به شما دست می دهد. بنابراین خودتان را رها کنید. سه دلیل برای آن وجود دارد:
از فراز و نشیبهای احساسی نجات پیدا میکنید. در درازمدت شما نمیتوانید محبوبیتتان را بدون عیب و نقص مدیریت کنید.
با تمرکز روی اعتبار و وجهه، درک ما نسبت به آنچه عمیقاً باعث خوشحالی ما میشود، مخدوش میشود.
اهمیت دادن به نظر دیگران باعث ایجاد نگرانی و تشویش در شما می شود؛ فشار و استرسی که برای زندگی خوب قطعاً مضر است.
نتیجه؟
دنیا هر طور که دلش بخواهد راجع به شما می نویسد، توییت می کند و پست میگذارد. مردم انواع و اقسام شایعات خالهزنکی را برایتان می سازند. نمی توانید جلوی آنها را بگیرید، اما خوشبختانه نیازی هم به این کار ندارید. اگر سیاستمدار یا یک چهره مشهور نیستید و از طریق تبلیغات پول در نمیآورید، دیگر نگران وجههتان نباشید. در عوض سعی کنید کار به درد بخوری انجام دهید.
بافت می گوید: “اگر کاری انجام دهم که دیگران از آن خوششان نیاید اما خودم حس خوبی نسبت به آن داشته باشم، خوشحالم. اگر دیگران من را بابت کاری ستایش کنند ولی خودم راضی نباشم، احساس ناراحتی میکنم.”
کارنامه درونی دقیقاً همین است. پس روی آن تمرکز کنید و با تعریفها و انتقادهای بیرونی به شکلی دوستانه، اما با بی تفاوتی برخورد کنید.