یکشنبه، 27 فروردین 1402 - 11:49

محمد باقر آقا میری ،استاد نگارگری : مدت هاست نسیمی به این هنر نوزیده است

او حتی کاندیدای هنر برای جایزه صلح نوبل درسال 1363 بوده است. تصویرسازی و تذهیب و نقاشی بیش از 40 عنوان کتاب تاریخی، ادبی و مذهبی را به عهده داشته است.

آیین باور - گزارش یک دیدار رنگین با استاد محمد باقر آقا میری مینیاتوریست

سال ۱۳۲۹ درقریه حسن آباد (سوگند ) از توابع بیجار گروسی،زمین سوگند یاد کرد ستاره ای را می پرورد که ستارگان آسمان به درخشش هنرش غبطه خواهند خورد و محمدباقر آقا میری که در خانواده ای هنرمند به دنیا آمده بود، راهی کوچه بی انتها و پرپیچ هنری شد که هنوز، در خم خطوط نگار گری در تداوم است .

و آنروز بخت یارمن بود که به خانه اش دعوت شدم تا از نزدیک کارهای زیبا و خیال انگیزش را ببینم .آرام و ساکت است ،متین و مهربان ،با لحجه ای شیرین. همه اینها در نقاشی ها ، تذهیب و نگارانه هایش پیداست.

چیزی اضافه تر ، تلاطمی در خطوط و مفهوم و رنگ های کاربردی اش می بینی که به این ظاهر آرام، شباهتی ندارد. در سالنی نه چندان بزرگ،که بخشی از خانه اش را تشکیل می دهد یک گالری دارد. دور تا دور دیوار، آدمها و پروانه ها ،پرنده ها ،تو را فریاد می زنند . هرکدام داستانی دارند. یک سو پهلوانهایی غریب که سوژه پایان نامه تحصیلی اش بوده اند .

از پیشدادی تا قاجار و معاصران با لباسهای ویژه پهلوانی دست به کمر یا پرشال حریف تو را می نگرند. داستان هایشان را برایم می گوید و من ،تند ،تند،نامهایشان را یادداشت می کنم. می خواهم وارد زندگی هایشان شوم و تاریخ را سرک بکشم.دیگر سو ،نگارگری های صفحاتی از شاهنامه ،داستان از آتش گذشتن سیاوش، که گویی خود اوست و در آتش تجربه قوام یافته است.

گفتم گویا به داستان پهلوان ها و قهرمانان ملی علاقه خاصی دارید . حتی یک کتاب از داستان قهرمانان در جاکتابی...

-گفـت : مطالعه زندگیشان برایم جالب است . دوست دارم زندگیشان را مطالعه کنم و چهره هایشان را به تصویر بکشم.

کمی درباره نقاشی قهوه خانه ای صحبت کردیم .از علاقه ام به مطالعه و کمبود منابع گفتم . استاد گفت که به همین سبب کتابی در دست تالیف دارد که به زودی منتشر خواهد شد .

پرسیدم رنگ مورد علاقه تان چیست؟ این روزها چه رنگی هستید ؟ به سمتی که تابلو های معاصرش را چیده بود اشاره کرد:

-این سالها به سبز و آبی مایل شده ام .

بی نهایت سبز.... در پیچ و خم چهره دخترکان معصوم تالوهایش، سربه آسمان کشیده بودند. آن قدر سبز که چشمان غزال های معصوم و پرندگان نیز سبز می نمود.

پرسیدم: به یاد می آورید اولین تابلویی که نقاشی کردید چه مضمونی داشت؟ از همان اول هم به مینیاتور علاقمند بودید یا ...

با مهربانی و حسی خاص و ذوقی که تازگی پنجاه سال رنج قلم و عشق هنر را نشان می داد گفت:

لیسانس نقاشی از دانشکده هنرهای تزیینی دارم نقاشی را دوست داشتم. کاری از شاهنامه بود اولین نقاشی که کشیدم .اما مینیاتور یک حس دیگری داشت . یک رها شدگی . زمینی نیست . از خاک می کَنَد و به آسمان می بَردت. من دیپلم ادبیات دارم و این حس شاعرانگی نگار گری مرا با خود می برد.

گفتم : پس شعر هم می گویید...

بله گاهی برای دل خودم .مدرسه دارالفنون رفتم . یادگاری از امیر کبیر .

می دانستم به انگلستان رفته است تا در رشته هنر به تحصیلات خود ادامه دهد.کمتر از یک سال گذشته به وطن بازگشت . او عاشق هنر ایرانی در ظرف ایران است . اگرچه به حق، از جایگاه بد هنر و هنرمند گلایه مند است و با آهی می گوید:

قدیم ها می گفتند هنرمند هرجا رود قدر بیند و بر صدر نشیند اما من می گویم در ایران عزلت کشد و ..

آقامیری عنوان دکترای درجه یک هنر در نقاشی و هنرهای اسلامی را از شورای عالی فرهنگ و هنر، دریافت کرده است. او کم کسی نیست . افسر نگار گری ایران است . ....وای به حال دگران ....

خود را از شیفتگان و شاگردان استاد محمود فرشچیان می داند و او را مبدع و پیشتاز مینیاتور می داند که درعین قلم گیری های سنتی مینیاتور، دارای محتوایی نو و معاصر است.پس پرسیدم تا چه اندازه نو آوری در هنرهای اصیل و سنتی را جایز می دانید؟

نو آوری خوب است به شرطی که گذشته و تاریخ هنر را به خوبی بدانی و بشناسی . ساختار شکنی خوب است به شرطی که اصول داشته باشد و دیمی نباشد. باید تغییر کنی و به روز شوی اما در حد و اندازه های لازم . به شیوه درست .

آن سوتر چند تابلو با همین ویژگی ها توجهم را به خود جلب کرد. دختر جوانی کتاب ضیافت افلاطون در دست دارد و بر کتاب هگل نشسته است در حالیکه برگه های کتاب سپید است و او می گوید:

زیرا او هم دیگر از فلسفه گذشته است و رها کرده است . باید رها کرد . عاشق شد رویا دید.

نمی شود چشم از این تابلوی زیبا برداشت . در کنارش تابلوی دیگری است بی زمان و بی مکان زیر آب است این شهر، اما آسمان دارد و سفینه و زیر دریایی و انواع نبات و جماد . می گویم این تابلو مرا به یاد شهر دقیانوس می اندازد.

می گوید: بی زمانی و بی مکانی را نشان می دهد . چرا حتمن پرندگان در آسمان و ماهی ها در زیر آب باید زندگی کنند. من در این تابلو، همه را در اقلیم یکدیگر شریک کرده ام . دورتا دور تابلو تذهیب است و به خط خوش نوشته است که عشق آسان نمود اولین ولی افتاد مشکل ها می گوید نام تابلو همین است .

محمد آقامیری سال ها دردانشگاه ها و هنرستان های معتبر کشور از جمله هنرستان هنرهای تجسمی پسران به تدریس پرداخته و تدریس دروسی چون طراحی قالی، ‌کاشی، تذهیب و مینیاتور را عهده دار بوده است و هنوز می گوید:

عاشق تدریسم اگر زمانی درس ندهم حالم خوب نیست

چه خوب که او دانسته های ارزشمند خود را به نسل بعد انتقال می دهد .اگرچه از گرانی ابزار و رنگ می گوید و ناتوانی علاقمندان برای تهیه آنچه که یک نقاش باید داشته باشد. شهریه اندک صد و پنجاه هزار تومانی برای تلمذ نزد چنین استادی که هر تابلو هنری اش ثروتی بی قیمت است؛ زندگی او را چنان که باید و شاید پشتیبانی نمی کند واز بسیاری استادان کم تجربه ارزان تر است .

اما او عاشق شاگردانش است و هنر او زایاست . شاگردان توانمند و موثری تربیت کرده است که هر کدام می توانند این پرچم را به نسل های پس از خود انتقال دهند.

او حتی کاندیدای هنر برای جایزه صلح نوبل در سال 1363 بوده است. تصویر سازی و تذهیب نقاشی بیش از 40 عنوان از کتاب های تاریخی و ادبی و مذهبی را به عهده داشته است و بیش از 30 جلد قرآن را تذهیب و ترصیح کرده است .با این همه فروتنی و صبوری اش در برابر پرسش های سطحی و رگباری من ستودنی است . صبوری ،خصیصه مهم هنرمندان نگارگری و تذهیب است .

می گویم : تصمیمی برای ایجاد یک موزه شخصی ندارید؟ که عده بیشتری بتوانند کارهایتان را ببینند و با این هنر آشنا شوند؟

می گوید: چرا دوست دارم اما توان مالی اش را ندارم .دولت هم توجهی ندارد. قدر نمی دانند .آدم هرچه بالا می رود باید بداند نشان زور بازو نیست ،بلکه از معرفت و ادب است .کاش جایی بود بدون نقد و گلایه دور هم هنرمندانه می نشستیم و گپدمی زدیم . تبادل نظر می کردیم . کاش در ایام ویژه مانند محرم مسابقات هنری موضعی برگزار می شد و حال و هوای تازه ای به هنر می داد. فضایی که در آن بده بستان های هنری رخ بدهد.مدتهاست نسیمی به این هنر نوزیده است .بحث را عوض می کنم عینک ظریفی بر چشم مرد جوان داخل تابلو توجهم را جلب می کند می پرسم: چرا این مرد را با عینک کشیده اید؟ دلیل خاصی داشته یا متعلق به دوره ایست که عینک مورد استفاده زیادی داشته است ؟

سبک کار صفوی است . آن دوره هم عینک بوده است و من دلیل خاصی نداشتم به نظرم قشنگ بود و به صورتش می آمد .کتاب حافظ در دست دارد و می خواند.

تابلو های سبز در سبز و آبی در سبز توجهم را مجدد به خود جلب کرد:

تصاویر تابلو هایتان واقعی هستند؟ برایشان اسم هم می گذارید؟

بله خیلی از این چهره ها واقعی هستند .ساعت ها در مقابلم نشسته اند و من چهره هایشان را نقاشی کشیده ام . اما دوست ندارم برای همه تابلو هایم اسم بگذارم . دوست دارم بیننده حس خودش را به تابلو ها داشته باشد و خودش برای آنها اسم انتخاب کند.

چه قدر این فضا را دوست دارم . این فضا را باید نفس کشید و زندگی کرد. هر تابلو پنجره ایست بی بدیل از رنگ ومفهوم و پیام که تو را به خواندن قصه زندگی خودت دعوت می کند از میان طرح ها و خطوط پیچ در پیچ آدمکهای نقاشی . تا حضور نیابی سکوت است و سکوت.

وقتی همه وجود؛ دیده می شوی و حضور ، قصه می گویند و فسانه ها ،شهر می بافند و گیسو تاب می دهند و در میان آواز پرنده هایی به زیبایی خیال تو را می برند تا هر کجای این مسیر بی پایان که پایه باشی و مشتاق.

از نبود فضایی برای تبادل اطلاعات و به نقد گذاشتن آثار گلایه مند است . حق هم دارد در استان البرز ،جعبه گنج خاک خورده ی هنرمندان نامی، هیچ پاتوقی برای دیدار هنرمندان نیست . هیچ بازاری برای فروش یا نمایشگاهی دائمی که رهگذران و علاقمندان را به تماشاگه راز بکشاند و فضای رشد آگاهی هنرمندان و هنر دوستان باشد. کاش می توانستم کاری انجام دهم .

حتی یک قدم : فرهنگ سازی .....

آشنایی با مفاهیم و هنر نگار گری :

نگار ( نگاریدن و نگارشتن ) در فرهنگ‌ها با معانی متعددی چون نقش و نقاشیبه کار رفته است.بحث درباره نقاشی قدیم ایرانی، غالباً هنر مینیاتور را به ذهنها می‌آورد. در واقع، مشهورترین و ارزنده‌ترین نمونه‌های هنر تصویری ایران را می‌توان بر صفحات نسخه‌های خطی و مرقعات ملاحظه کرد .

برخی هنرمندان کاربرد واژه نگارگری برای این گونه تصاویر را بر اصطلاح مینیاتور ترجیح می‌دهند. هنر نگارگری ایرانی-اسلامی از سده چهاردهم/هشتم ه تا سده هفدهم/یازدهم شکوفایی نمایان داشت؛ ولی آثار تصویری به جای مانده از ادوار پیش از اسلام تا زمان حمله مغولان، و همچنین آثار دیوارنگاری، پرده نگاری، قلمدان نگاری و غیره در قرون متاخر نیز جلوه‌هایی دیگر-اما کمتر شناخته شده-از نقاشی ایرانی به شمار می‌آیند.

نقاشی یا نگارگری ایرانی چیست؟

نقاشی یا نگارگری ایرانیکه به اشتباه مینیاتور نیز خوانده می‌شود شامل آثاری از دوره‌های مختلف تاریخ اسلامی ایران است که بیشتر به صورت مصورسازی کتب ادبی (ورقه و گلشاه، کلیله و دمنه، سمک عیار، و…)، علمی و فنی (التریاق، الادویه المفرده، الاغانی، و…)، تاریخی (جامع التواریخ، و…)، و همچنین، برخی کتب مذهبی، همچون، خاوران نامه می‌باشد.

درحقیقت نگارگری مفهوم عام دارد و روش‌ها و سبک‌های گوناگون نقاشی ایرانی را شامل می‌شود؛ چه آنها که در کتاب و نسخه‌های خطی صورت گرفته شامل: تذهیب، تشعیر، حاشیه سازی، جدول کشی، گل و مرغ و چه آنها که بر دیواربناها و بوم‌های دیگر انجام شده است.درواقع هنرمند نگارگر آنچه را که در پرده خیال دیده است به تصویر می‌کشد.

مینیاتور چگونه هنریست ؟

مینیاتور در لغت به معنی کوچک تر نشان دادن است و مخفف شده کلمه فرانسوی «مینی موم ناتورال» است که از دوره قاجاریان در زبان فارسی امروز مصطلح گردید. مينياتور، هنر ظريف نقاشي است كه به جز ايران مشابه آن را در ژاپن و خاور دور و چين نيز مي توان مشاهده كرد. در مورد تاريخچه اين هنر برخي از پژوهشگران عقيده دارند: شخصي به نام غياث الدين هنر مينياتور را از چين به ايران آورد و مينياتور چيني در ايران تكامل يافت و با گذراندن مراحل پيشرفت به تدريج از مينياتور چيني متمايز شد.

از بررسي هاي تاريخي چنين استنباط مي گردد كه هنرمندان مينياتورساز ايراني طراحي رنگ آميزي و مجسمه سازي چيني را با ادراك و ذوق خاص خود تغيير داده و دگرگوني هائي در آن بوجود آورده اند.

مکاتب مرتبط

مكتب عباسي (بغداد) مكتب مغول، مكتب هرات را گذرانده و با ظهور صفويه و انتقال مركز هنري ايران از هرات به تبريز در شيوه آن نيز تحول بوجود آمده است. با انتخاب اصفهان به پايتختی و حمايت همه جانبه اي كه از هنرمندان و نقاشان و نگارگران به عمل آمد نقاشان چيره دستی ظهور كردند كه شاهكارهای آنان امروز زينت بخش موزه های جهان است در اين عصر به دليل گسترش ارتباط ايران با كشورهای اروپائی و آسيائی هنر ايران به كشورهاي بيگانه معرفی شد و دوران صفويه آغاز فصل تازه ای در تاريخ مينياتور ايران به حساب آمد در زمان صفويه هنرمنداني همچون رضا عباسی، محمد زمان نگارگر، محمد قاسم مشهور به سراجاي نقاش و محمد يوسف مصّور كه با خلق آثار بي بديل و منحصر بفرد اين هنر را به نهايت اعتلاء رساندند. در دوران معاصر مينياتور ايرانی جلوه درخشانی داشته و در طی صد صال اخير آثار ممتازی بوجود آمده كه بحث در باره جزئيات آن سخن را به درازا خواهد كشاند.


ساخت و ساز مينياتور : ابزار و وسائلی كه مورد لزوم يك هنرمند مينياتور ساز است در مقايسه با ساير هنرهاي ايراني مانند خاتم سازی و قلمزنی و منبت كاری و ... بسيار محدود است.


شیوه کار :

مينياتور آبرنگ روحي- مينيـاتور سياه قلم رنگي- مينيـاتور سفيد قلم – مينيـاتورهاي زيرروغني. علاوه برآنكه در بنـاهاي تاريخي از اين هنر استفاده مي شد و هنرمندان بزرگ عصـر صفـويه كاخ هاي عالي قاپو و چهلستون و هشت بهشت و ... را با اين هنر تزئين كردند صدها اثر كه شامل : جلدهاي آلبوم، تصاوير كتابها، قاب آينه ها و امثال آنها مي باشند در موزه هاي ايران و خارج از كشور در معرض تماشاي هنردوستان و علاقمندان مي باشند.


این گفتگو را در سال 1393 انجام دادم واحساس کردم باز نشر آن خالی از لطف نیست زیرا که به زودی گفتگوی جدیدی با این استاد بی بدیل خواهم داشت که می تواند با یادآوری گفتگوی پیشین جذاب تر شود فریبا کلاهی

کدخبر: 1161

نویسنده: فریبا کلاهی خبرنگار کارشناس مدیریت جهانگردی

روزنامه‌نگار: فریبا کلاهی