پنجشنبه، 11 خرداد 1402 - 14:18

مخاطب خاص؛ مدیران شهری استان البرز:

شهردوستدار کودک؛ حس تعلق و تمایل به بودن است

شهر دوستدار کودک (CFC) -Child Friendly City یعنی جایی که کودک شور زندگی و حس تعلق و سلامت روان داشته و بالنده شود

آیین باور_در آستانه هفته محیط زیست و کمبود هوای سالم برای همگان به ویژه فرزندانمان و تخریب روزافزون باغات و زیبایی‌های طبیعی و تاریخی شهر و درآستانه روز جهانی مبارزه باکار کودکان،خالی از لطف نیست نگاهی بیاندازیم به تعریف شهری که دوستدار کودکان است و فارغ از شعارهای هفتگی و سالیانه به سلامت جسم و روان آنها می اندیشد. شهر دوستدار کودک (CFC) -Child Friendly City  یعنی جایی که کودک شور زندگی و حس تعلق و سلامت روان داشته و بالنده شود.

این مقوله سالهاست که توجه برنامه‌ريزان و دست اندرکاران امورشهري را به خود جلب کرده‌است، تعداد جمعيت کودکان مناطق شهری جهان (شهرهاي‌کشورهاي درحال توسعه) در حال افزايش است.کشوری مانند ایران که نگران کمبود جمعیت به ویژه جمعیت جوان است بیش از هر جای دیگری باید یادبگیرد به این مقوله پرداخته و کاری کند که جمعیت علاقمند به سکونت و تکثیر باشد.

تحقيق در حوزه شهرهای دوستدار کودک، به ويژه در اروپا، از سال‌های 1980 به بعد مورد توجه قرار گرفت. عمده اين تحقيقات در راستای تخصيص حق شهروندی به بچه ها و رسيدگی به خواسته ها و نيازهای آنها بود.

پروژه‌های شهر دوستدار کودک به طور عمومی ايجاد فرصتی براي کودکان در راستای شکل دادن و يا تغيير محيط پيرامونشان است. یعنی ساختن خانه ای بیه رویاهای کودکی زیرا فردا از آن آنان است. کودکان و نوجوانان به عنوان اعضای جامعه با مجموعی از خواست و نيازهای خاص، استفاده کنندگان محيط دست ساز بشرند. اولين بار در سال 2007 ميلادی «شهر بنديگو» در استراليا از طرف يونيسف به عنوان «شهر دوستدار کودک» معرفی شد. اولين شهری که تمام جنبه ها و ويژگی‌های شهر دوستدارکودک را به خود اختصاص داده بود.

در سال 1389 «شهر اَوَز» در استان فارس نیز برای اولين بار در ايران، به عنوان «شهردوستدارکودک» انتخاب شد. بر اساس یک پایان نامه و مطالعه موردی درشهر قوچان ،64 درصد کودکان معتقد بودند اگر تعداد زيادی درخت و فضای سبز و وسايل بازی مخصوص کودکان در محله ايجاد شود ومشارکت کودکان را در ارتباط با موضوع طراحی و برنامه ريزی محيطی اعمال کنند شهرشان را بیشتر دوست خواهند داشت .

بنابراین مشارکت ودریافت نظرکودکان و متخصصین امور کودک یک شرط اساسی است و متاسفانه در استان البرز و شهری چون کرج سالمندان، بانوان باردار، معلولین و افراد با نیازهای ویژه جایگاهی ندارند حتی ظاهرا شهروند نیستند چه رسد به کودکان.

شهر دوستدارکودک چیز عجیب و غریبی نیست. تنها محلـی اسـت کـه در آن نظرهـا، نیازهـا، اولویت‌هـا و حقـوق کـودک، بخشـی جدایی‌ناپذیـر از سیاسـت‌ها، برنامه‌هـا و تصمیم‌هـای عمومـی باشـد. از آنجا که کودکان چیز زیادی جز شادی و نشاط و امنیت نمی خواهند، باید سوال کرد چراشهرداران و سازندگان شهر بااین خواسته ها زاویه دارند؟

چشم انداز ابتکار شهر دوستدار کودک در یونیسف این است که «همـه کـودکان و جوانـان بتواننـد از دوران کودکـی و جوانـی خـود لـذت ببرنـد و از طریـق احقـاق برابـر حقـوق خـود در شـهر و اجتماع محلی شان، توانایی های بالقوه خود را به طور کامل به فعل درآورند.  از قبل این شادی خواهی سرمایه فراوانی نیز نصیب سازندگان و گردانندگان شهر می شود.«دیزنی لند» بهترین نمونه این است که بفهمیم حوزه کودک و تجهیز فضاهای دوستدار کودک به لحاظ اقتصادی چقدر به صرفه است و چقدر سرمایه‌گذاری جذابی است.

وقتی کودکان شاد و سلامت باشند، روان سالمی داشته باشند هم خود والدین شادابی می شوند که به واسطه آن به زادآوری و داشتن فرزند علاقمندند هم والدین آنها به داشتن کودکان بیشتر ترغیب می شوند. و باید دانست صرف دستور نمی شود والدین را وادار به گسترش خانواده ای کرد که حتا کودکان در آن شاد نیستند. شهروند به حساب نمی آیند و محیط شهری حرفی جز دستورات آدم بزرگ ها که حتی برخی به سنشان نمی خورد، برایشان ندارد.

برای آسان شدن فهم مطلب این یعنی دسترسی به محل بازی امن، محل تردد و عبور از خیابان، دسترسی به درمانگاه، پلیس، تلفن.. برای آنها راحت باشد. شهر در تبلیغات محیطی نازیبای خودt روحیه و نیاز و کنجکاوی نسل زدZ را هم در نظر بگیرد. مدیران نسل B متوجه باشند که دیگر نمی‌توانند برای نسل تکنولوژی دستورات و برنامه های زیرخاکی اجرا کنند و از آنها توقع داشته باشند مطیع و شکر گزار شوند.

البته هنوز مطمئن نیستم مسئولین مامعنای نسل بی  و زد را می دانندآیا ؟ 

فریبا کلاهی روزنامه نگار- کارشناس مدیریت گردشگری

کدخبر: 1212