شنبه، 28 مرداد 1402 - 15:21

البرزگردی:

آشنایی با جاینام آبادی‌های کرج_کندوان

در این چکیده با جای نام برخی آبادی های واقع در جاده کرج _کندوان آشنا خواهید شد.

آیین باور -  پیرامون جاده 59 و روستاهای زیبایش گزارش های البرز شناسی بسیار در این پایگاه خبری نوشته شده است که در بخش گردشگری قابل دسترسی است. جاده کرج _کندوان(چالوس)، با نام رسمی جاده ۵۹، از مهم‌ترین مسیرهای دسترسی به شمال ایران است . ساخت این جاده در دوران رضاپهلوی اردیبهشت ۱۳۱۰ آغاز و در سال ۱۳۱۲ مورد بهره‌برداری قرار گرفت. به نقل از گفته‌های شفاهی از مردم قدیم، کندن این تونل در دل کوه  بدون تجهیزات کار بسیار سخت و دشواری بود، پس کارگران را  با یک سکه پنج ریالی که در آن زمان بسیارارزشمند بود تشویق می‌کردند و گفته می‌شود به ازای هر کلنگ پول داده می‌شد.

روستاهای جاده کندوان_ چالوس که برخی برای راحتی یا اشتباها جاده چالوس خطابش می کنند،یک از یک زیباترند. برخی معروف تر و دیده شده تر . برخی سر راه برخی در دل دره و لب آب. برخی هم سرکوه و پشت پیچ و خم های نا پیدای این جاده  مثلا 

1.   فشکور

2.   ناتر

3.   ارنگه

4.   گچسر

5.   سپهسالار

6.   دلیر

7.   واریان

8.   هریجان

9.   سیاه بیشه

10.   حسنکدر

11. ورزن

12. مورود 

13. ری زمین 

14. نوجان 

15. همه جا 

16. کلوان

17. خوارس

18. سیجان

19. کندور 

هر کدام از این آبادی ها سرشار داستان و تاریخی عمیق، از دانسته های مکتوب و شفاهی مردم این سرزمینند. در چکیده ای از دست نوشته های دکتر مهراب رجبی رئیس بنیادالبرزشناسی که درکتاب البرزشناسی، از آن سخن به میان آمده، برخی از این جای نامها معرفی شده اند.

دقت نظر در فرهنگ مردم آبادي هاي پراكنده در كوهستان هاي شمال تهران خاصه رودبارهاي‌كرج، جاجرود، لواسان و دماوند ( قصران داخل ) كه ساكنان بومي آن هنوز به زبان تبري متكلمند ، توارد لغات و اصطلاحات اين دو زبان در همديگر را بيشتر باور خواهيم نمود .

به چاك جاده يا رودخانه زدن هنوز مورد استعمال زبان محاوره‌اي تبري است . مقصود از رودخانه و جاده در اين زبان، چاكي است كه اين دو پديده مصنوعي ( جاده ) و طبيعي ( ساحل رودخانه ) در طبيعت اطراف خود، خاصه جنگل در هم پيچيده و نفوذ ناپذير ايجاد كرده اند . علاوه بر نگاه ويژه به چاك ، اين كلمه معناي زميني دَارد كه به سبب داشتن خاكي با رس سنگين، امكان نفوذ باران و ساير نزولات جوي به لإيه هاي زيرين زمين وجود نداشته و آب در سطح بالايي خاك ، زميني هميشه نمناك و ابدار با رطوبت دائمی به وجود آورد ."همان .صص ١٦٢ - ١٦٣ .


کهنه ده

روستای زیبا و کهن «کهنه ده» در حدود ۶۵ کیلومتری شمال کرج قرار گرفته است. برای ورود به کهنه ده می بایست از منطقه موسوم به شاه پل (روستاهای وله و آسیاب درگاه) به سمت چپ -غرب رودخانه کرج- و به سوی روستای آزاد بر، حرکت کرد.

غار یخ مراد در این روستا واقع شده است و نام روستا نیز ممکن است ریشه در این مکان داشته باشدکه دیرینه شناسان بر قدمت آن تاکید دارند.«کهن دژ» شمایی دیگر از این نام می باشد که معمولا به اماکن وسیعتر و پر برخوردارتر، اطلاق می شود.برای نمونه یکی از اسامی شهر باستانی و کهن نیشابور، کهن دژ می باشد.


  دیزین

روستایی مشهور در منتهی الیه شمال شرقی شهر کرج - بعد از روستاهای ولایت رود و گاجره- در همسایگی رودبار قصران در تهران، دربندسر و شمشک همسایگان تهرانی دیزین می باشند، منطقه ای که به واسطه برخورداری از پیست اسکی، از شهرت فراوان برخوردار است. دز و دیزین، ریشه در «دژ» به معنای کوه، بند، برج و بارو و همچنین قلعه دارد.

در منطقه البرز مرکزی، دزاشیب (در تهران) شاه دژ (درکرج) دژبن (درکلاردشت ) و دیزان (در طالقان) از جمله جای نام‌هایی است که ریشه در این واژه دارند.

  گچسر

واژه سر، از واژه های پر بسامد در زبان فارسی می باشد. سرزمین، سرآغاز، سرانجام، سرزنده، سربلند، سرباز، سرسبز ...در جای‌نام‌شناسی، سر به عنوان پیشوند و پسوند به کار گرفته شده و به معنای؛ بالا، راس و قسمت فوقانی هر مکان می باشد.سربند به معنای بالای کوه و دربندسر نیز تقریبا به همین مفهوم و به معنای مکان واقع شده در بالای بند/کوه می باشد.

در جای‌نام‌شناسی البرز، «سر» در مقابل «در = دره» قرار دارد و بین این دو کلمه معمولا سه واژه «بر، پر ، ور» قرار می گیرد؛ آزادبر - پراچان - ورده.در جاینام گچسر، امااین کلمه به معنای سرا / سرای و محل می باشد. مکانی دارای معدن / معادن گچ.


  شهرستانک

شهرستانک از روستاهای بزرگ و تاثیر گذار در البرز می باشد. این روستا به همراه روستاهای کلارود و ولایت رود، شرقی ترین روستاهای البرز -هم مرز با استان تهران- هستند. شهرستانک، با آهار (قصران) و کلارود و ولایت رود، با در بندسر( قصران) و جملگی در دو دامنه شرقی و غربی، کوه سی چال، واقع شده اند.

شهرستانکی ها - به همراه طالقانی ها و اهالی ارنگه رودبار - از اولین مهاجران البرزی به تهران در حدود یک قرن پیش هستند. مهاجران اولیه طالقان در محدوده پامنار در بازار تهران، مهاجران ارنگه در حسن آباد و خیابان شاهپور و مهاجران شهرستانک در خیابان گرگان، در ضلع شمال غربی میدان فوزیه سابق، اسکان گزیدند.

گویا خانم فخرالدوله، دختر مظفرالدین شاه - و فرزندش دکتر علی امینی - در این انتقال ( مهاجرت ) نقش داشته اند. لهجه شهرستانکی خود شاخه ای از ؛ « پارسی میانه (زبان پهلوی ساسانی) - زبان تبری - گویش قصرانی» قلمداد می گردد.

در البرز، از محدوده جاده چالوس( جاده البرز ) به سمت شمال، در تهران، محدوده های ؛ واریش، فرحزاد، کن، سولقان، شمال شمیران، اوین، درکه، دربند و همچنین قصران و لواسان، غرب دماوند و در مازندران؛ کلاردشت، عباس آباد، چالوس، نوشهر، نور و لاریجان، از گویشوران لهجه « تبری، دماوندی، قصرانی » می باشند که با زبان (لهجه) تهرانی و رازی (راجی) که جملگی، زیر شاخه زبان پهلوی ساسانی می باشند، مشابهت های فراوانی دارد.


کدخبر: 1300