یکشنبه، 10 اردیبهشت 1402 - 08:45

گفتگو اختصاصی با پیشکسوت پهلوانی:

7سال تلاش برای ورود ورزش زورخانه ای به کتب درسی بی نتیجه ماند

عدم آشنایی و آموزش دبیران ورزشی مدارس دلیل عدم استقبال از این درس اختیاری است.

محمد هادی گنجی متولد 12 شهریور 1335 تهران،کارشناس ارشد رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی است و  در سال 1353 توانسته است عنوان پهلوان اول کشور را کسب نموده  و بازوبند جوانان را دریافت نماید.او که مبدع چرخ در کباده و بازنشسته آموزش و پرورش و استاد دانشگاه است،  همچنان با انجمن پهلوانی کشوردر ارتباط بوده وزورخانه ای را مدیریت می کند. ورود ورزش پهلوانی به دروس پایه هفتم دبیرستان از مدد همت 7ساله اوست.

محمد هادی گنجی می گوید: سال 50، کلاس هشتم بودم. دبیرستان دکتر نصیری منطقه 10تهران می رفتم . اندام درشتی داشتم. با بچه ها سرشاخ می شدم وکشتی می گرفتم. اون موقع تلویزیون صبح ها کشتی پخش می کرد "آقای عبدالله موحد" رو نشون می داد، ماهم تو مدرسه ادایش را در می آوردیم . معمولا هم برنده می شدم با اینکه آموزشی ندیده بودم. توجه معلم ورزشم "آقای شعبانکاره" به کارهایم جلب شد.

صدایم کرد و گفت در حال تیم بستن برای مسابقات آموزشگاه های تهران هستیم و یک وزن کم داریم . بیا کشتی بگیر چون به ازای هر وزن یک امتیاز به تیم تعلق می گیرد. گفتم من اصلا کشتی بلد نیستم. گفت تو بیا و اگر هم خوردی زمین اشکالی نداره در عوض برای مدرسه یک امتیاز میاری . 72 کیلو بودم، وزن 74 خالی بود. رفتیم سالن شاپور غلامرضای وقت در میدان مادر (مولوی) کشتی گرفتم و دوم تهران شدم .

 برای همه جالب بود. من فقط از داوود عرب که عضو تیم ملی بود باختم و بقیه حریف هایم را زدم زمین . حکم دوم تهران را گرفتم و مورد توجه معلم ها واقع شدم . 

اون موقع در سرسبیل یک زورخونه بود که تشک کشتی داشت و بغلش هم گود بود . می رفتیم کشتی می گرفتیم . گودی که بغل تشک کشتی بود توجهم را جلب می کرد، یواشکی هم میل می گرفتم . وقت تمرین کشتی عصر بود و زورخونه شب . خلوت بود من هم خود کفا می رفتم تمرین می کردم .

 حاج عبدالله شاه محمدی، مدیر زورخانه بود زودتر می آمد من را کمک و راهنمایی می کرد. سال بعدش، سال 52 نفراول کشتی  آموزشگاه های تهران شدم.

در گذشته کشتی پهلوانی وزن نداشت. همه می توانستند با یکدیگر کشتی بگیرند. روی پل هم می رفتی ضربه شده بودی . از قبل حاج مصطفی طوسی هم اینجوری بود که هرکسی همه را زمین بیاندازد برده . هرکسی رویش به آسمون می رفت باخته بود. اون موقع پهلوان واقعا پهلوان بود. سال 52 یک پیرمردی شرکت کرده بود به نام "شیر محمد" که با شیر تو قفس کشتی می گرفت. نعره می زد "علی" شیره هم ادایش رو در می آورد. 

در مسابقات پهلوانی که شرکت کرد همه می فکر می کردند کسی که با شیر کشتی می گیردمی برد. اما در اولین کشتی با یک مبتدی خورد زمین . کشتی دوم هم خورد زمین. ورزش کاران رفتند به آقای خادم رئیس وقت فدراسیون کشتی اعتراض کردند . که اصلا درست نیست پیرمرد بیاد تو تشک از ما ببازه، حرمت پهلوان و حرمت بزرگتر از بین می ره. ما می نشینیم رو سینه پدر و پدر بزرگ خودمان. 

این شدکه رفتن برنامه ریزی کردند شرایط سنی گذاشتند . اولین دوره را برای جوانان 18 تا 25 سال +90 کیلو برگزار کردند دقیقا همون سال 1973 بود که میزبانی بازی های آسیایی افتاد ایران . همون سال 53 که اولین دوره قهرمانی کشتی پهلوانی جوانان برگزار شد، در90 کیلو گرم قهرمانی کشور را کسب کردم و بازوبند پهلوانی را در حضور حاج مصطفی طوسی پهلوان وقت گرفتم. یک تجلیل برای ما گرفتند تو همون گود و یک گلدون کاپیتانی به من دادند و دعوت کردند زورخانه هم بروم و ورزش کنم  و اینجوری پای من به ورزش زورخونه باز شد.

از سال 1363 برای اولین بار مسابقات پهلوانی وارد آموزش و پرورش شد که خودم آن را راه اندازی کردم . همان سالها بود که چرخ در کباده را ابداع کرده و در زورخونه جعفری اجرا کردم . چرخ در کباده یعنی چرخاندن کباده در گردن و کمر و فرم های مختلف . از استادم شنیده بودم خیلی قدیمها بعضی پهلوانها بودند که کباده را می انداختند گردنشون می چرخیدند، من این را انجام دادم و چون کسی زنده نبود برایم انجام بدهد خودم تلاش و تمرین کردم . بعد با خودم گفتم چرا فقط گردن؟ مدلهای مختلف دست و کمر و گردن و 38 چشمه اجراکردم و انجام دادم و که شعبان جعفری رئیس وقت زورخونه ای ایران هم تعجب کرد و در روزنامه ها هم نوشته شد . 

این ورزش نسبت به ورزشهای دیگر پیشرفت نکرده اما نسبت به خودش خیلی جلو رفته است . به والیبال دهه 40 نگاه کنید تا الان چه قدر رشد کرده . چون خیلی این ورزش را دوست داشتم و رشته تحصیلی و شغلم هم ورزش بود، دوره مربیگری 14 رشته ورزشی را گذراندم . همین باعث شد پیشنهاد بدهم که این ورزش وارد آموزش و پرورش شود . آموزش و پرورش یک آیین نامه ای دارد که هر رشته ای بخواهد در آن تدریس شود باید مصوب شود . 20 رشته را اعلام کرده بودند که زورخانه ای دربین آنها  نبود . نه قبل انقلاب و نه بعد انقلاب.

 علی رقم 800 سال سابقه این ورزش کسانی که اولین لیست را نوشتند هرگز نامی از این رشته نبردند. شاید حق داشتند. شناهم به دلیل عدم دسترسی امکانات در مدارس نیست، عدم امکان ساخت گود در مدارس هم یکی از دلایل عدم ورودش به مدارس بود. از سوی دیگر صدای ضرب هم منجر می شود این ورزش در مدارس قابل اجرا نباشد .

 سعی کردیم ورزش را به مدارس بکشانیم که علمی شود. یک روز مدیران مدارس منطقه18 تهران را دعوت کردم. ورزش اجرا شد مدیران علاقمند شدند که در مدارس آنها هم اجرا شود. مسئول تربیت بدنی وقت به من حکم سرپرستی منطقه را داد. یک سالن ورزشی وجود داشت من یک گود هم در آن ساختم و در منطقه 18 به صورت پایلوت اجرا کردیم.

کشتی و ژیمناستیک و زورخانه ای در یک سالن. مراسم مختلف شرکت می کردیم و معرفی می شدیم. مدیران استانی کار مارا دیدند مورد پسند واقع شد و ابلاغ استان تهران را هم برای من زدند. سرپرست ورزش باستانی شدم اگرچه رشته مجازی در مدارس نبود اما صحبت های امام خمینی در باره این ورزش، پشتوانه ما بود . 

تا اینکه با دانش آموزان در رامسر برنامه ای را در سال 1363، مقابل وزیر اجرا کردیم. مراسم المپیاد ورزشی دانش آموزی بود. اما رشته ما در مسابقات نبود. از میکروفون استفاده کردم و درخواستم را مقابل وزیروقت دکتر اکرمی طرح کردم. گفتم به عنوان قهرمان کشور و کسی که دبیر شماست در آموزش و پرورش، نقاضا دارم این ورزش را مجاز اعلام کنید. بعداز برنامه، وزیر من را خواست و به دکتر سجادی گفت تا من را راهنمایی کند از راه قانونی اش وارد شوم و از دکتر عموزاده مسئول تربیت بدنی مدارس درخواست کنم این ورزش به مدارس وارد شود.

 ایشان ابلاغی زندند تحت عنوان کمیته ورزش زورخانه ای کشور زیر نظر انجمن کشتی. در سمنان اولین دوره رسمی مسابقات را برگزار کردیم و مورد توجه و تایید همه قرار گرفت و پیشنهاد استقلال انجمن را دادیم . 

نشان به آن نشان 22 سال طول کشید تا به نتیجه برسیم . سال 1360 پیشنهاد را ارائه کردیم اردیبهشت سال 1382 طرح به دفتر وزارت خانه رسید و طرح پذیرفته شد و 3 سال هم طول کشید مصوبه به پست برسه سال 1386 اولین ابلاغ ریاست انجمن مستقل مدارس کشور برای من زده شد. سال بعدش خودم بازنشسته شدم و دکتر حمیدی ابلاغ افتخاری برایم زد.

علت این سالها اتلاف وقت تغییر مداوم مدیران و زمان بردن توجیه مدیر بعدی و سنگ اندازی های انجمن کشتی و دیگران بود . 

یکی از ضعف هایی که در مدارس هست عدم تفکر برای سالن سازی در مدارس است که ساعت ورزش معلم ریاضی از سرو صدای بچه ها در حیاط دلخور است حالا چه طور ضرب بزنیم؟ و از سوی دیگه معلمان ما دوره ندیدند که زورخانه ای تدریس کنند. پیشنهاد کردیم طرح درس بفرستیم و جلسات متعدد و جزوه و پیگیری انجام شد تا اینکه دفتر تالیف برای پایه هفتم دبیرستان ورزش زورخانه ای و بستکتبال و پیاده روی در کوه را به عنوان دروس اختیاری گنجاندند چون معلمش وجود ندارد. یک فیلمی هم گرفتند من آموزش مختصری دادم به کل کشور ابلاغ شد و این پروسه هم 7سال طول کشید. این کتاب ورزش زورخانه ای ، ادوات  و حرکت آن را به علاقمندانی که این درس را انتخاب کنند آموزش می دهد. 

 مجله "ارزش و ورزش" هم 6 صفحه به ما اختصاص داد که در تمام کشور توزیع می شود. اگرچه هنوز لیسانسه های ورزش ما اسم ضرب را نمی دانند می گویند تنبک و به میل می گویند دمبل . 

در بخش دختران هم یکی از کارهای بزرگی که انجام دادم نامه ای نوشتم به دفتر امام که بانوان برای تماشا به دیدار مسابقات بیایدند. پاسخ دادند نظر بر بدن لخت مردان حرام است . ما نامه دادیم که اگر شرایط را رعایت کنیم چه؟ گفتن شرایط رعایت شود تماشا بی مانع است.

 اولیا بچه ها آمدند . در سال 86 هم ورزش صبحگاهی با ضرب مرشد را برای دختران و پسران پیشنهاد دادم گفتن "یکی و دوتا " برای دختران مگر می شود، از بچه های خودم استفاده کردم بدون بودجه در باشگاه انقلاب دکتر های تربیت بدنی و مسئولین آمدند کار و تمرین بچه های با استعدادی که آموزش داده بودیم دیدند و اشکالاتی گرفته شد پس از رفع، جداگانه دختران وپسران فیلم برداری شدند، کلیپ را به مدارس فرستادیم در صبحگاه با ضرب آهنگ مرشد اجرا شود . 

چون نیروی اجرایی در مدارس وجود ندارد و معلمی که بلد باشه یا با یکی و دوتا کردن دخترها موافق باشه کم است کار نگرفت. اگر دختران ما به بیراهه می روند به دلیل فقدان الگوی داخلی است که هست اما ارائه نمی شود. زن و مرد هم ندارد. باید بچه ها را با الگوهای حماسی پهلوانی آشنا کردتا روح پهلوانی از بین نرود. یک زمانی دمبل فقط مال ورزش مردان بود الان در همه باشگاه های خانمها هست. میل بازی هم در کشور های دیگه در آکروبات کار می شود و مختص مانیست . در بخش مردان و پسران هم الان نگاه بد وجود دارد برخی با دیدن عکس پهلوانان شکم گنده ای که جلوی سرشان را می تراشیدند و ژست های خاص می گرفتند فکر می کنند جوانانشان قرار است این شکلی بشوند. 

 از جمله کارهای بدی که درآموزش و پرورش اتفاق افتاده اختیاری کردن درس ورزش در سال آخر دبیرستان است که به خودی خود ورزش را از زندگی دانش آموزان پاک می کند. باید تلاش کنیم واقعیات را به مردم و مسئولین و جوانان همانطور که هست نشان بدهیم/ف.ک


کدخبر: 1175

نویسنده: فریبا کلاهی خبرنگار کارشناس مدیریت جهانگردی