چهارشنبه، 17 آبان 1402 - 11:20

گفتگوی اختصاصی با پیشکسوت زنگی زورخانه سید مهدی میرشفیعی :

تنها برای ورود به زورخانه افتخار می کنم

سلسله گفتگوهایم با پیشکسوتان زنگی زورخانه ساکن البرز را تقدیم می کنم به همه آنهایی که برای حفظ فرهنگ و آداب و رسوم این سرزمین، راه جوانمردی و خاک را انتخاب کرده اند. "شرط است چه می آموزیم"

آیین باور سید مهدی میرشفیعی از پیشکسوتان زورخانه است. متولد 1312 و هشتاد و  چهار ساله است. اما جوان دل است و شاداب و این سلامت جسم و روح حاصل  70 سال ورزش و تن و جان است. وقتی با او به صحبت می نشینی، رو سپیدی‌اش  بیش از موهای سفید به چشم می آید. می گوید...من افتخار می‌کنم به ورزش پهلوانی.  مخصوصا به شیوه ی جدیدی که اجرا  می شود. .. کاش قدر بزرگ‌تر ها را بیش از این بدانیم  و از آنها بیاموزیم. به قول خودش : "شرط است چه می آموزیم".این گفتگو در سال 1397 انجام و منتشر شد به سبب ارزش نهادن به تجارب پیشینیان بار دیگر در اختیار علاقمندان قرار می‌گیرد.

از چه سنی با این ورزش آشنا شدین و چی شد وارد دنیای زورخانه شدین؟

27 سالم که بود به واسطه برادرم وارد دنیای ورزش پهلوانی شدم . ابهر زندگی می کردم و پیشتر هم اهل ورزش بودم. در دوی صدمتر اول بودم . کشتی هم  می‌گرفتم، سال 1331 نفر اول وزن 54کیلو، سال 56 نفراول وزن 56کیلو شدم وقتی سربازی ام تمام  شد، رشته ی باستانی را جدی‌تر کارکردم، برادرم که مرا به زورخانه ابهر برد با پهلوانان حاج ابراهیم حسنی و محمد الله یاری و مرشد اکبرکریمی آشنا شدم. فعالیت کردم و کشتی و دومیدانی را کنار گذاشتم. 

ورزش باستانی پدر ورزش هاست، زورخانه مکانی است که قبل از مولاعلی هم بوده، آن زمان اگر ورزش می‌کردند، بدنسازی و آماده سازی پیش ازجنگ و جدال بوده، این حرکات ورزشی هم که الان در زورخانه ها  انجام می دهیم تعلیمات جنگ است. ولی وقتی این  ورزش به علی(ع) رسید، از حالت جنگی تبدیل شد به مکان ادب، فرهنگ، تقوا،جوانمردی و سفره داری و  اینکه" شرط است، چه می آموزیم".

چه چیز باعث علاقه و دلبستگی شما به این ورزش شد؟

این ورزش به قدری زیباست که کسی پیدا نمی شود  آنرا دوست نداشته باشد، ما مسن ترها نمی توانیم آن انتظاری که مردم از افتادگی و گذشت دارند برآورده‌کنیم. "من" را کنار بگذاریم "ما" را پیش ببریم. باید  بفهمیم مردم دوست دارند باشگاه بیایند. 

فضای آن دوران را برایمان تصویر کنید حال و هوای زورخانه و آدماش چه طور بود؟

کم سن بودم ولی چون سادات بودم احترام  زیادی برایم قائل می شدند الان فرق کرده قدیم‌هاکوچکتر ها را تحویل نمی‌گرفتند. آنها هم جرات ورود به این ورزش را نداشتند. پیشکسوتان نسبت به ورود جوان‌ترها موضع داشتند، تقریبا فضای بزرگترها حاکم بود و اکثرا از سن بیست سالگی به بعد وارد ورزش زورخانه‌ای می شدند.  به جوان‌ها میدان نمی‌دادند و ماهم این جرات را به خودمان نمی دادیم  بپرسیم چرا میدان نمی‌دهند. اما الان زیباست که کودکان 3،4 ساله ورزش می کنند و مورد تشویق پدرمادر قرار می گیرند. جوان‌ترها اجازه به گودآمدن نداشتند، بیننده این ورزش هم به خاطر سن و سال بالای ورزشکاران خسته می‌شد و  مرشد هم ممکن بود به خاطر سرحال نبودن حرکات ورزشی، خسته شود.  اما امروز وقتی جوانان وارد گود می  شوند، مرشد با روحیه ی بیشتری می نوازد یا به قولی می خواهد زنگ را  ازجا در آورد.

آواها و آوازهای هفتاد سال پیش هم همین اشعار امروز بود؟ اشعاری چه می خواهند بگویند؟

همان ها است که همیشه توسط مرشدان در زورخانه خوانده می شود. ما ایرانی هستیم، این مکان به نام حضرت علی(ع) است و از قدیم هنگام ورود به این مکان سرخم می‌کردند و افرادی مانند پوریای ولی، تختی، سید حسن رزاز، حاج محمدتقی بلورفروشان، حاج اسماعیل قربانی در آن خدمت و نام ایران را بلند کردند. شعر ها هم این گونه اند، اشعارحافظ، سعدی...، اثرگذاری بیشتری دارند و جزئی از ذات و وطن ما هستند. در کل باید مردم را تشویق کنیم و باشگاه را به عنوان مکان ادب و فرهنگ معرفی کنیم. تنها جایی که به خودم افتخار می کنم از در آن داخل  می شوم، محیط زورخانه است. 

برادرتون شما رو با این دنیا آشنا کرد شما چه کسانی رو به زورخانه آوردین؟

از طریق من 4پسردایی، برادرها و 4 پسرعمه ام وارد ورزش شدند. از همه می‌خواهم به این ورزش کمک کنند و کودکان خود را به این ورزش بفرستند و صادقانه به ورزش باستانی نگاه کنند. من شاید دارایی چندانی  نداشته باشم اما صفای کمک کردن را خدا به من داده و می‌خواهم  که کمک کنم .

ویژگی های ورزشکارپهلوانی چیست؟

ورزش کارپهلوانی باید پنج کسوت داشته باشد که بدست آوردنش راحت نیست و من هم با اینکه 70 سال است ورزش می کنم ندارم.

پنج اصل کسوت در نظر من یعنی

اول ادب و تقوا باید  بفهمی و بدانی که در چه مکانی هستی، چون زورخانه  کمتر از مسجد نیست انقدری که ما راز و نیاز می کنیم و صلوات می فرستیم درمسجد این کار را نمی کنند . تا تقوا نباشد نباید قدم به این مکان بگذاری 

 دوم بازهم ادبیات ادب، معرفت،گذشت و محبت انسان

 سوم ورزشکار خوب بودن اخلاق و برخورد و گذشت خوب داشتن

 چهارم پهلوانی

پنجم مشتی‌گری ،سفره داری و عیاری چون این مکان بودجه ای ندارد و فقط  وابسته به بزرگان این ورزش است . 

کلام آخر

همیشه شور و علاقه ای را که داشتم حاصل رفتار پیشکسوتان  خودم دانستم، آنها هستندکه باعث تشویق مردم برای آمدن به زورخانه می شوند. وقتی می خواهم  نوه‌ام را به این محیط بیاورم نگاه می کنم ببینم چه افرادی با چه خصوصیات اخلاقی در زورخانه هستند. باید نسبت به ورود افراد جدید به زورخانه هم کوشا باشیم  وآنها را تشویق و جذب کنیم . این تشویق اول بر عهده  مرشد است که افراد را با اخلاق خوب ترغیب کند و بعد اخلاق و برخورد بزرگان زورخانه هم بسیار مهم است. باید فضای صمیمی و خانوادگی ایجاد بشود و آن فرد احساس غریبگی نکند و فکرکند از خودماست. از طرف دیگر روی صحبتم با خودم است که خود من اگر قادر به  انجام حرکات ورزشی نیستم و نمی توانم پاسخ گوی نیاز تماشاچی باشم نباید به گود بیایم و چهره ی ورزش را خراب کنم. اگر تماشاچی خسته شود دیگر به دنبال این  ورزش نخواهد آمد.


 از همه می خواهم که به این ورزش کمک کنند و کودکان خود را به این ورزش بفرستند و صادقانه به ورزش باستانی نگاه کنند.من شاید دارایی چندانی نداشته باشم اما صفای کمک کردن را خدا به من دادهو می خواهم کمک کنند که مکان مولا علی تنها نماند

فریبا کلاهی 


لازم به ذکر است این گفتگو توسط فریبا کلاهی در سال 1397 به عنوان سردبیر مجله پهلوان سلام و سایت گود و میدان و مدیر خبر و روابط عمومی  هیات پهلوانی استان البرز انجام و منتشر شد و اینک به منظور حفظ نام و یاد این بزرگان و سرمایه های ورزشی- فرهنگی کشور باز نشر می شود.

کدخبر: 1377