آشنایی با جشن های تابستان:
تیرگان و گرامی داشت نویسندگان
در این روز، هوشنگ، پادشاه پیشدادی ایران، نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت .
آیین باور - گویند در این روز، هوشنگ، پادشاه پیشدادی ایران، نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت و آنان را گرامی داشت. آرش جان خود تیرنهاد و ایران را پس گرفت.
آیین باور - جشن «تیرگان» از اعیاد بسیار کهن و آیینی مردم ایران است. در تاریخ ترادادی تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است، برای نجات ایران. «تیرگان» به روز بزرگداشت نویسندگان و «روز آرش شیواتیر» منسوب شده است.اینک این جشن ثبت ملی است.
تیرگان همایون باد
هر قومی آداب و رسومی دارد . در میان ملل آداب و آیینی مشترک هست که داستان حضور و وجودشان را در آن سرزمین مادری تعریف می کند و آنچه بر آن ها و پیشینیان آنها رفته است. گاه آمیخته به اسطوره یا افسانه اما ریشه در دل حوادث تاریخی درس گفتارهایی راز آلود که خردورزان رازگشای آنند. این آئین ها درسهایی زندگی بخشند که باید در تا ملت در سرزمینش نفس می کشد چون جان بیاموزد . نه از سر تعصب که از سرآگاهی و خرد. که دانش و تجربه پیشینیان سالها رنج و سختی و گره گشایی در خود دارد که تورا برای رسیدن به آینده ای روشن از میان بر ها خواهد برد.
جشن تیرگان، پراهمیت است چون نوروز و سده و مهرگان
تیر روز از تیر ماه برابر با 13 تیر در گاهشماری ایرانی است. گاه آن را دهم تیر نیز گرامی دارند. جشن «تیرگان» از اعیاد بسیار کهن و آیینی مردم ایران است. به سبب همگاهی برخورد روز تیر و ماه تیر در این روز، مطابق معمول هر ماه، جشنی موسوم به تیرگان برگزار می شود.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه عن القرون الخالیه اشاره کرده است که ایرانیان باستان سیزدهم تیر را روز تیر یا همان عطارد مینامیدهاند و چون اعتقاد داشتندتیر، کاتب سایر ستارگان است، این روز را روز نویسندگان میدانستند و آن را گرامی میداشتند.
گویند در این روز، هوشنگ، پادشاه پیشدادی ایران، نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت و آنان را گرامی داشت. مردم جشن گرفتند و آن جشن به یاد ارجمندی قلم بر جای ماند.
آب پاشی
این جشن در کنار آب ها، همراه با آداب و آیینی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش ِرو همراه بوده و همچون دیگر جشن هایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شده است.
منابع تاریخی :
«ابوریحان بیرونی» و «گردیزی» در «زین الاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی «کیخسرو» را در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمه ای دانسته اند.جشن تیرگان بجز این روز در نخستین تیر روز از سال یعنی سیزدهم فروردین (سیزده بدر) و سیزدهم مهرماه نیز برگزار می شود.ارمنیان ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیین هایی برگزار می کنند که برگرفته و در ادامه ی جشن تیرگان است.
آداب رسوم رایج دراین جشن
فال کوزه
یکی از آیین های این جشن مانند نوروز «فال کوزه» است که در برخی نقاط ایران(چکُ دولَه) گفته می شود.
روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزه ای را برمی گزینند و کوزه ی سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او می دهند که «دوله» نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر می کند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه ی آن می اندازد آنگاه «دوله» را نزد همه ی کسانی که می برد که آرزویی در دل دارند و می خواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آن ها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند این ها در آب دوله می اندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد می برد و در آن جا می گذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه ی کسانی که در دوله جسمی انداخته اند و نیت و آرزویی داشتنه اند در جایی گرد هم می آیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع می آورد. در این فال گیری بیشتر بانوان شرکت می کنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی می خوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله می برد و یکی از چیزها را بیرون می آورد، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه می شود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بوده است.
دستبند تیر و باد
آغاز جشن بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از 7 ریسمان به 7 رنگ متفاوت بافته شده است به دست می بندند و در (بادروز) از تیرماه یعنی(9 روز بعد) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد می سپارند تا آرزوها و خواسته هایشان را به عنوان پیام رسان به همراه ببرد.
این کار با خواندن شعر زیر انجام می شود :
تــیـــر بــرو بــاد بــیـا غــم بــرو شـادی بـیا
محنت برو روزی بیا خـوشه ی مرواری بیا
در باورهای مردم، درباره ی جشن تیرگان دو روایت وجود دارد که روایت نخست همچنان که در بالا گفته شد مربوط به فرشته باران یا «تیشتر» می باشد و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی است :
در اوستا، تشتر یشت (تیر یشت)، تیشتر فرشته ی باران است که در ده روز اول ماه به چهره ی جوانی پانزده ساله در می آید و در ده روز دوم به چهره ی گاوی با شاخ های زرین و در ده روز سوم به چهره ی اسبی سپید و زیبا با گوش های زرین.
تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو می رود. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، ظاهری ترسناک دارد، روبه رو می شود. این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمی خیزند و تیشتر در این نبرد شکست می خورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد می جوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز می گردد و آب ها می توانند بدون مانعی به مزرعه ها و چراگاه ها جاری شوند. باد ابرهای باران زا را که از دریای گیهانی برمی خاستند به این سو و آن سو راند، و باران های زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن پرداختند.
روایت دیگر
«آرش کمانگیر» اسطوره و قهرمان ملی ایرانیان است . میان ایران و توران سال ها جنگ و ستیز بود، در نبرد میان «افراسیاب» و «منوچهر»، شاه ایران، سپاه ایران شکست سختی می خورد؛ این رویداد در روز نخست تیر روی می دهد و در گذشته ها این روز برای ایرانیان عزای ملی بود (و جالب است بدانید هنوزم دیدار از خانواده های عزادار در این روز میان زرتشتیان رایج است) سپاه ایران در مازندران به تنگنا می افتد و سرانجام دو سوی نبرد به سازش در می آیند و برای آنکه مرز دو کشور مشخص شود و ستیز از میان برخیزد می پذیرند که از مازندران تیری به جانب خاور (خراسان) پرتاب کنند هر جا تیر فرو آمد همان جا مرز دو کشور باشد و هیچ یک از دو کشور از آن فراتر نروند؛ تا در این گفتگو بودند، سپندارمذ (ایزدبانوی زمین) پدیدار شد و فرمان داد تیر و کمان آوردند. آرش در میان ایرانیان بزرگ ترین کماندار بود و به نیروی بی مانندش تیر را دورتر از همه پرتاب می کرد. سپندارمذ به آرش گفت تا کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند. آرش دانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بسته است و باید توش و توان خود را در این راه بگذارد.
او خود را آماده کرد، برهنه شد، و بدن خود را به شاه و سپاهیان نمود و گفت ببینید من تندرستم و کژی ای در وجودم نیست، ولی می دانم چون تیر را از کمان رها کنم همه ی نیرویم با تیر از بدن بیرون خواهد آمد. آنگاه آرش تیر و کمان را برداشت و بر بلندای کوه دماوند برآمد و به نیروی خداداد تیر را رها کرد و خود بی جان بر زمین افتاد (درود بر روان پاک آرش و روان های پاک همه ی سربازان ایرانی).
هرمز، خدای بزرگ، به فرشته ی باد (وایو) فرمان داد تا تیر را نگهبان باشد و از آسیب نگه دارد. تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان می رفت و از کوه و در و دشت می گذشت تا در کنار رود «جیهون» بر تنه ی درخت گردویی که بزرگ تر از آن در گیتی نبود؛ نشست.آنجا را مرز ایران و توران جای دادند و هر سال به یاد آن جشن گرفتند.
مردم مهدیشهر (سنگسر) نیز این جشن باستانی را به نام جشن تیر مُ ای سیزده در تاریخ ۲۲ آبان مقارن با روز سیزدهم ماه اوریا تقویم سنگسری در قالب جشنواره برگزار میکنند. در این جشن آیینی غذای مخصوصی به نام (سیزده تامو) طبخ میشود.
بهار مختاریان اعتقاد دارد که جشن تیرگان در اصل جشن انقلاب تابستانی در اول تیرماه بوده است. آنچه که اکنون در فراهان بازمانده است.
جشن همه ساله در کوه دماوند، آمل و همه ساله توسط زرتشتیان ایران در شهرهای تهران،کرج، یزد و روستاهای اطراف، میبد، اردکان، کرمان، بم، شیراز، اصفهان، اهواز،منطقه فراهان و اروپا و آمریکا در روز دهم تیر برگزار میشود؛ که البته تعطیل نبودن این روز در ایران و دیگر کشورها گاه باعث میشود تا در نزدیکترین روز تعطیل این جشن برگزار شود.
ریشه شناسی تیرگان
جشن های ایرانی مذهبی نیستند آنها را جشن زرتشتی ننامیم این جشنها ایرانی هستد به هر آئین و مسلک که باشیم.
در متون کهن ایرانیان آمده است :تشتر، ستاره ی رایومند فرهمند را می ستاییم؛ که شتابان به سوی «فراخکرت» بتازد چون آن تیر ِدر هوا پَران که آرش تیرانداز - بهترین تیرانداز ایرانی -از کوه «اَیریو خشتوثَ» به سوی کوه «خوانونـَت» بیانداخت ...
آنگاه آفریدگار اهوره مزدا بدان دمید، پس آنگاه [ ایزدان ] آب و گیاه، مهر فراخ چراگاه، آن [ تیر ] را راهی پدید آوردند.
ستاره ی تیشتر«جشن تیرگان» از بزرگ ترین جشن های ایران باستان است در ستایش و گرامیداشت «تیشتـَر»(تِشتـَر- تیر- شباهنگ - شِعرای یَمانی)، ستاره ی باران آور در باورهای مردمی، و درخشان ترین ستاره ی آسمان که در نیمه ی دوم سال، همزمان با افزایش بارندگی ها، در آسمان سرِ شبی دیده می شود.
کدخبر: 1865
تعداد بازدید: 3555